ادبیات ژاپن؛ ادبیات مهم و تاریخی
ادبیات ژاپن
ادبیات ژاپن از دیرباز شهرت و اهمیتی جهانی داشته و ژاپنی ها در بین سایر کشورهای شرقی، گوی موفقیت را در خلق آثار مهم ادبی از دیگر مدعیان ربوده اند. آنچه ما امروزه با عنوان ادبیات ژاپنی میشناسیم، مجموعه آثاری از قرن هفتم قبل از میلاد تاکنون را دربرمیگیرد.
ادبیات ژاپن، از تعاملات فرهنگی با چین تأثیرات بسیاری پذیرفت و ادبیات هند نیز با انتقال بودیسم به ژاپن، بر آثار هنری این کشور تأثیر گذاشت. نویسندگان ژاپنی با شروع نوشتن آثاری با سبک و سیاق منحصر به فرد و مربوط به فرهنگ ژاپن، این کشور را دارای ادبیاتی متمایز و دارای هویت مخصوص به خود کردند. با فراهم شدن دوبارهی امکان تجارت با غرب در قرن نوزدهم، ادبیات ژاپن، گستردگی و گوناگونی بیشتری به دست آورد. ادبیات این کشور، چه از نظر الگوهای کیفی و چه کمی، از جمله مهمترینهای ادبیات جهانی است. از نظر غنا و قدمت، همتراز ادبیات انگلیسی است.
آثار خلق شده به زبان ژاپنی، از نظر سبک، از چنان تنوعی برخوردار است که صرفاً نمیتوان از مسیر بررسی تکامل زبانی، آنها را بهطور دقیق بررسی کرد.
نمونههای ادبیات ژاپن عبارتند از:
مان یوشو: اشعار
داستان بامبوشکن: ادبیات داستانی
داستان هیکه: حماسی
مانگا: کتاب مصور یا رمان های تصویری ژاپنی
ادبیات ژاپن در زمان کهن
بین سال های 794 تا 1185 تنها کسانی که می خواندند و می نوشتند از طبقهی اشراف بودند. به عبارت دیگر، ادبیات ژاپن تنها در اختیار اشراف بود و مردم عادی به آن دسترسی نداشتند چرا که مردم عادی پیش از قرن 17 میلادی سواد نداشتند و فقیرتر از آن بودند که بتوانند از ادبیات بهره ببرند. از این رو، ژاپنیها خودشان به خلق ادبیات نمیپرداختند و در این میان، «داستان بامبوشکن» اولین اثر داستانی ژاپنی است. این داستان دربارهی بامبوشکنی است که فرزنددار نشده و شاهزادهای زیبا را در میان ساقههای بامبو پیدا میکند.
مهمترین گونههای ادبی شامل خاطرهنویسی و مقالات بود و با مطرح شدن اندیشههای بودایی، شعر ژاپنی روز به روز غنی تر شد.
قرون وسطی دورهی روی آوردن طبقهی جنگجو و تحصیل کرده به خواندن و نوشتن بود. از این پس، ادبیات ژاپن دیگر به طبقهی اشراف محدود نمیشد و طیف وسیعتری از مردم لذت آن را چشیدند. در قرون وسطی، نه تنها تعداد علاقهمندان به ادبیات به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرد، بلکه نمایش ژاپنی نیز در این زمان اجرا میشد.
دورهی اِدو
در دوره اِدو (سال های 1867-1603)، شناخته شدهترین قالب شعری ژاپنی یعنی هایکو پا به عرصهی وجود گذاشت. در این هنگام گونههای مختلف نمایش نیز ایجاد شد که نمایشهای «کابوکی» و تئاتر عروسکی از آن جمله بودند. شهرت دورهی «ادو» به سبب افزایش جمعیت، ثبات و امنیت است. در این زمان، به دلیل بالا رفتن تعداد مردم باسواد در ژاپن، عصر طلایی شکوفایی هنر و ادبیات رقم خورد. مخاطبین تحصیل کرده نیاز روزافزون به مطالعه داشتند و به دلیل افزایش تقاضای مخاطب، موج عظیمی از شعر، سفرنامههای ژاپنی و رمانهای محبوب برخاست.
با به راه افتادن جنگ جهانی دوم، ادبیات در ژاپن با ممنوعیت روبهرو شد. سانسور در این کشور با شدت برقرار شد و قدرت مرکزی از نویسندگان انتظار داشت که به جبهههای جنگ بپیوندد؛ اما با پایان جنگ، عصر شکوفایی نویسندگان قدیم و جدید نیز بار دیگر آغاز میشود که این امر تا امروزه نیز ادامه داشته است.
هایکو چیست؟
هایکو به عنوان یکی از کوتاهترین گونههای شعری در جهان از محبوبترین فرمهای ادبی ژاپن به شمار میآمد. هایکو به فرم خاصی از شعر کوتاه ژاپنی گفته میشود . هایکوی ژاپنی 5.7.5 بخشی بوده که در زبان ژاپنی سرودن با این تعداد سیلاب دست شاعر را باز میگذاشت تا راحتتر شعر بسراید.
هایکو در سه سطر اتفاق میافتد و تقریبا سرگذشتی مثل غزل را دارد که از دل قصیده به وجود آمده است.
هایکو نیز از دل هایکایی که خودِ هایکایی از کویها تشکیل شده و هر کوی که دارای فصل واژه است،هایکو نامیده میشود.
لاک پوک زنجره از نمونه اشعار هایکوی ژاپنی است که 150 هایکوی زیبا دارد.
ویژگی های هایکو
پیشینه هایکو به قرن پانزدهم میلادی می رسد. در آن زمان هایکو مبتنی بود بر فلسفه ذن و به تدریج بر محور ریاضت در هنر یا هنر در ریاضت شکل گرفت. ایجاز حیرت انگیز هایکو (سه سطر یا مجموعا 17 هجا) در نظر شاعران هایکو سرا بازتاب سرراست واقعیت است.
هایکو بر خلاف واگا که نوعی از شعر ژاپنی است جویای زیبایی نیست. هایکو می خواهد معنایی را در خود ببرد در این میان خود به خود نوع خاصی از زیبایی در پیراموناش دیده می شود. هایکو ثبت یک لحظه است که خود تصویر میتواند تخیل داشته باشد ولی شاعر حق دخالت در جهان و تزریق کردن تخیل به متن را ندارد.
وقتی سراغ هایکو میرویم ، پیش از همه دو چیز در این شعر ذهن خوانندهی هایکو را به خود مشغول میکند ، یکی ” اشاره های ضمنی” به پدیدهها است و دومین ویژگی ” حذف ” در بیان آنچه تصویر شده است.
فرم هایکو به عنوان خلاصهترین شعر عالم، به واسطهی هنر حذف و هنر اشارات ضمنی و هنر دریافت آنی و لحظهای معنا ، در پی آن است که بیدارباشی در درون خواننده ایجاد کند تا بدین وسیله به معرفتی از زندگی بعنوان چیزی شگفتانگیز نایل شود. حذف، یکی از ویژگیهای اساسی در ساختار هایکو است.
نماد در شعر هایکو
در هایکو نمادگرایی فراوان به کار برده میشود و نیز اشارههایی پنهان که غالبا لطیف است، اگر چند به زبانی ساده بیان شده باشد. مشاهده دقیق طبیعت و عشق به آن باز گفته میشود. این مشخصات برجسته شعر ژاپنی مکررا با توجه عمیق به عواطف همراه است. بسیاری از هایکوها نگارهها یا تصویرهای کلامی زیبایی است، اما توصیف پر از ریزه کاری و پر کار نیست.
در شعر سنتی ژاپنی اصولا وزن را بر مبنای تعداد هجاها بررسی میکنند و تمام اشعار سنتی که اصطلاحا به آن واکا میگویند از مجموعه هجاهای 5 و 7 تایی تشکیل شده است. البته زبانشناسان به جای هجا در توصیف شعر هایکو از واژه مورا استفاده میکنند. آنها اعتقاد دارند که بین این دو اصطلاح تفاوتهاییست و شعر هایکو را بر پایه شمارش موراها تعیین میکنند و از این جهت هایکو را شعری میدانند که از 17 مورا تشکیل شده باشد.
هایکوسرایان معروف
هایکو اقبال خود را در ژاپن مدیون است به هایکو سرای بزرگ «ماتسوئو باشو». در کلام او بود که هایکو در بستر فلسفه ذن به عرفان نزدیک شد و در کلام او بود که عرفان و واقعیت به هم آمیخت. از دیگر هایکوسرایان معروف ژاپنی میتوان به یوسا بوسون، کوبایاشی ایسا، ماساوکا شیکی و… اشاره کرد.
در زیر نمونه ای هایکوی زیبای ژاپنی اثر ماتسوئو باشو را میخوانیم.
بركه كهن
جهيدن غوكي
صداي آب.
هر سه عنصر در اين هايكو هم زمان جدا و به هم پيوسته است. غوك ، بركه ، و صداي جهيدن غوك. اينجا عملي صورت گرفته و حركت ناگهاني و سكوتي كه، براي لحظهاي با جهيدن غوكي اتفاق ميافتد. بعضي، اين هايكو را نوعي روشن شدگيِ بودايي ميبينند. و بعضي آن را تصويري واقعي ميبينند.
ادبیات معاصر ژاپن
ادبیات معاصر ژاپن را صرف نظر از سنت و سابقه دور و دراز و مراحل شکل گیری آن میتوان ادبیاتی نو دانست. از سال 1880 نفوذ آثار ادبیات غرب به تدریج وارد ادبیات ژاپن شد و تا پایان این قرن تبدیل به جریان نیرومندی شد. با این همه تاثیر مهم از غرب در حدی نبود که موجب آفرینش نمونههای ادبی خاصی شود که باعث شود ژاپنیها از سنتهای خود دور شوند.
اولین کتاب جدی ادبیات معاصر ژاپن، کتاب “ماهیت داستان” نوشته ی شویو تسوبواوچی بود.
نخستین دورههای شگفتانگیز بسیاری از نویسندگان مهم جدید ژاپن با طغیان آگاهانه علیه ملال و خشکی و فقدان سبک در مکتب معروف به ناتورالیسم مشخص میشود.
نویسنده ژاپنی معاصر برای حفظ موفقیت خود تحمل آن را ندارد که مدت زیادی از چشم مخاطبانش غایب باشد. فقدان یک سنت استوار در ادبیات مدرن ژاپن خطر انحطاط را افزایش داده است.
نویسندگان داستانهای کوتاه خوبی در دوره معاصر ژاپن وجود دارند که عبارتند از: “نائویا شیگا”، “ریونوسکه آکوتاگاوا” و “تون ناکاجیما”.
از نویسندگان معاصر ژاپن که بیشتر به زندگی اجتماعی و دغدغههای انسان میپردازند و سبک نوشتن آنها تلفیقی از غرب و شرق میباشد میتوان به کازوئو ایشی گورو، هاروکی موراکامی، آکیرا کوراساوا ، نائومی هیاکوتا و… اشاره کرد.
جامع و خوب بود.