گابریل گارسیا مارکز ، نویسنده یکی از دل‌انگیزترین رمان‌های قرن بیستم

101

گابریل گارسیا مارکز نویسنده و روزنامه‌‌‌‌نگار کلمبیایی در مارس سال ۱۹۲۷ چشم به جهان گشود. پدر او کمی پس از به دنیا آمدن گابریل، مدرک داروسازی خود را گرفت و با همسرش عازم «بارانکیولا»، شهری در کلمبیا شد و گابریل را در «آراتاکاتا» به همراه پدربزرگ و مادربزرگش تنها گذاشت و او در خانه‌ای به دور از مادر و پدر خود بزرگ شد و پدربزرگ و مادربزرگش از او مراقبت می‌کردند. گابریل در«بوگاتا» پایتخت کلمبیا به مدرسه رفت و به زودی به نوشتن روی آورد.

او پس از تصمیم‌گیری درباره ادامه تحصیلات خود به طور رسمی، به عنوان کارآموز به «بارانکیولا» رفت. او که در آنجا به خجالتی بودن و کم‌رویی شهرت داشت، اشعار فکاهی می‌نوشت، نقاشی‌های کارتونی خنده‌دار می‌کشید و به ورزش هم علاقه‌مند بود.

گابریل پس از دریافت بورسیه تحصیلی از طرف دولت، برای تحصیل به «بوگاتا» رفت. او در همان زمان با یک روزنامه آزادیخواه نیز همکاری می‌کرد و در ورزش‌هایی مانند فوتبال و بیسبال به موفقیت‌هایی دست پیدا کرد تا جاییکه کاپیتان این تیم‌ها نیز شد. گابریل پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۹۴۷ در همان بوگاتا ماند و تحصیل در رشته حقوق دانشگاه ملی کلمبیا را انتخاب کرد و ادامه داد. او در حین تحصیل در رشته‌ حقوق شوق خود به نوشتن را در عمق روح و جان خود حس کرد. او علی‌رغم علاقه‌مندی بسیار به نویسندگی و ادبیات، برای خشنود کردن پدر خود رشته‌ حقوق را تا سال ۱۹۴۸ ادامه داد، اما پس از بروز آشوب در همان سال و ترور رهبر کلمبیا با آتش گرفتن خانه‌اش به دانشگاه «کارتاگنا» فرستاده شد و در روزنامه El Universal به عنوان خبرنگار مشغول به کار شد. او در سال ۱۹۵۰ و پس از اتمام درسش تمام توجه خود را بر روزنامه‌نگاری متمرکز کرد و با بازگشت دوباره به «بارانکیولا» کار خبرنگاری را برای روزنامه El Heraldo ادامه داد. او هیچگاه در رشته تحصیلی خود به مراتب بالایی نرسید، اما از دانشگاه‌هایی چون دانشگاه کلمبیا و نیویورک مدرک افتخاری نویسندگی را دریافت کرده است.

گابریل مارکز چپگرا، اعتقادات سوسیالیستی داشت. وارد بحث‌های تندی می‌شد و به خاطر دفاع از حکومت کوبا مدتی حق ورود به آمریکا را نداشت تا دولت آمریکا بعدها در تصمیم خود تجدید نظر کرد و مارکز توانست برای معالجه سرطان غدد لنفاوی خود به کالیفرنیا سفر کند. او تحت تاثیر شخصیت آزادیخواه پدربزرگش که در هر دو جنگ داخلی کلمبیا شرکت داشت، آگاهی سیاسی بالایی پیدا کرده بود.

او در سال ۱۹۵۸ با «مرسدس بارچا» ازدواج کرد. همسر او پسری به دنیا آورد که هم اکنون به کارگردانی فیلم و سینما مشغول است. دومین پسر آنها  هم اکنون کار طراحی و گرافیک انجام می‌دهد.

گارسیا مارکز با تاثیر از «ویلیام فالکنر»، نویسنده آمریکایی، نخستین کتاب خود را در ۲۳ سالگی منتشر کرد و از سوی منتقدان با واکنش‌هایی مثبت روبرو شد.

مارکز که از نویسندگان پیشگام سبک ادبی رئالیسم جادویی است در سال ۱۹۶۵ شروع به نوشتن رمان «صد سال تنهایی» کرده و آن را در سال ۱۹۶۷ به پایان رساند.

مارکز یکی از مشهورترین نویسندگان آمریکای لاتین به شمار می‌آید. او اولین اثر داستانی خود را در سال ۱۹۴۷ در روزنامه «ال اسپکتادور» چاپ کرده و از آن پس، هفت سال را برای نگارش اولین رمان کوتاه خود که متاثر از نویسندگانی چون «ویلیام فاکنر» و «ویرجینیا وولف» بود، صرف کرده است.

مارکز در تمام طول عمر خود به نوشتن ادامه داد و آثاری را چون «پاییز پدرسالار» (۱۹۷۵) و «عشق سال‌های وبا»(۱۹۸۵) خلق کرد. او در هشتم دسامبر ۱۹۸۲ مهم‌ترین جایزه ادبی جهان، «نوبل» را برای اشعار و داستان‌های کوتاه دست آورد.

«صد سال تنهایی» از دیگر کتاب‌های مطرح اوست که بسیاری آن‌را از دل‌انگیزترین رمان‌های قرن بیستم می‌دانند. گابریل با نوشتن این کتاب توانست به موفقیتی بزرگ و چشمگیر دست یابد که به عقیده اکثر منتقدان شاهکار او به ‌شمار می‌رود.

گابریل گارسیا مارکز، نویسنده مطرح کلمبیایی در سال ۲۰۱۴ و در یکی از روزهای نیمه ماه آوریل با زندگی وداع گفت. او ۱۲ سال پایانی عمرش را با سرطان غدد لنفاوی جنگید و در سال‌های واپسین عمر خود، درگیر زوال عقل و آلزایمر شده بود. وضعیت بد سلامتی او طی سال‌های آخر، جامعه ادبیات و روزنامه‌نگاری جهان را متاثر  کرده است.

 

 

 

نظرات بسته شده است.