جشن سوری و سه شنبه آخر سال
در سالهای اخیر مراسم چهارشنبه سوری یکی از مهمترین مراسم و تدارکات آستانه جشن های نوروزی تبدیل شده است. ولی ریشه اصلی این جشن چیست؟ از چه زمانی ایرانیان شروع به برگزاری چهارشنبه سوری کردند؟
جشن های آتش
جشنهای آتش یک رشته از جشنهای آریایی از اقوام هندوایرانی و هندواروپایی است. منظور از جشنهای آتش جشنهایی است که با افروختن آتش جهت سور و سرور و شادمانی آغاز و اعلام میشد. میان رومیان و یونانیان و بعضی از ملل دیگر اروپایی نظایرش با جشنهای آتش ایرانی هنوز باقی است.
از جمله جشنهای آتش که هنوز در ایران باقیمانده جشن چهارشنبه سوری و جشن سده است. از جشنهای آتش که فراموش شده، باید از جشن آذرگان در نهم ماه آذر و جشن شهریورگان در روز چهارم ماه شهریور نام برد.
یکی از جشنهای آتش که در ایران باستان برای پیش درآمد یا پیشواز نوروز برگزار میشده و آمیزهای از چند آیین گوناگون است، جشن سوری بودهاست. سوری به یک معنی سرخی است و اشاره به سرخی آتشی است که در این روز میافروختهاند.
جشن سرخ یا سور، آیینی زرتشتی نیست به همین دلیل با وجودیکه بدون تردید این جشن ریشه در آیین ها و باورهای بسیار کهن تر از پدیداری زرتشت در فلات ایران دارد، اما در اوستا، کهن ترین کتاب دینی ایرانیان به آن اشاره نشده است؛ به مرور با وجود فراگیر شدن دین زرتشت در فلات ایران، آیینهای روزگار باستان همچنان جایگاه قدرتمند خود را در میان مردم حفظ کردند. شایان توجه است که حتی پس از اسلام نیز جشن سرخ یا جشن سور در بغداد و در حضور خلیفه وقت با شکوه تمام برگزار می شده و تداوم صورت امروزین آن گواه روشن حیات این آیین است.
روایت دیگری که درباره سرآغار جشن سور وجود دارد مربوط به بزرگداشت گاه خلقت انسان است. در دنیای باستان در مورد ابتدای تاریخ دو باور وجود داشته است باورهای زرتشتی و یهودی. ایرانیان خلاف یهودیان اعتقاد داشتند که خداوند جهان را نه در شش روز بلکه در شش گاه آفرید که هر گاه، چندین روز بود. در گاه اول آسمان ها و در گاه دوم آب و در گاه سوم زمین و در گاه چهارم گیاهان و در گاه پنجم حیوانات و بالاخره در گاه ششم انسان را آفرید، لذا ایرانیان شروع هر گاه را جشن می گرفتند و از همه مهمتر گاه خلقت انسان و روح انسانی بود که برای آن جشن سور را بر پا می کردند و همین جشن است که بعدها چهارشنبه سوری شد.
جشن سوری در ایران پس از زرتشت
این جشن در نزد ایرانیان قبل از اسلام در روز خاصی انجام نمیگرفت و معمولاً در اواخر زمستان در حالی که زمین درحال گرم شدن بود انجام میشد. در تقویم های قدیمی نیز نامی از چهارشنبه سوری نیست و به اصطلاح در میان ایام مشهور نام آن دیده نمی شود، اما در پایان اسفند ماه مراسمی داشتند به نام های سور و فروردگان. فروردگان را در ده روز آخر اسفند می گرفتند که برای تکریم و بزرگداشت ارواح و درگذشتگان بود.
ایرانیان زندگی را دارای چهار مرحله می دانستند (زا ـ زندگی ـ مرگ ـ جاودانگی) آنها روح را جاودانه و بهشت و دوزخ را هم برای ارواح می پنداشتند. آنها در فروردگان به زیارت دخمه ها می رفتند و کتاب مقدس زند می خواندند و با کمک و بخشش برای درگذشتگان هدیه می فرستادند و معتقد بودند در پایان این ایام درهای آسمان گشوده می شود و ارواح آزاد می شوند و حتی دوزخ از ارواح دوزخیان خالی شده همه ارواح برای دیدار خانواده خود به زمین باز می گردند. پس بر بام ها و معابر آتش می افروختند تا ارواح را به خانه های خود رهنمون شوند، لباس هایی به شکل ارواح و قاشق زنی به منزله صدای بدنی و حرکتی ارواح به جای زبان کلامی نماد حضور آنها در روی زمین بود و صاحبان خانه ها با دادن آجیل و شیرینی، به صورت نمادین ارواح را اطعام می کردند. تصور می شد ارواح دوست دارند خانه را امن و افراد خانواده را شاد ببینند و از آنها حرف های خوب بشنوند، پس فالگوش ها نیز انتظار شنیدن حرف های خوب را داشتند و افراد خانه نباید آنها و در واقع ارواح را ناامید می کردند.
فروردگان و سور که ابتدا در آبان ماه بود چگونه به اسفند ماه منتقل شدند؟
در ابتدا ایرانیان فروردگان را در آبان ماه می گرفتند ولی بعدها با تغییر تقویم یزدگردی (شروع گاه اول ۱۱ دی ماه) به تقویم سلطانی (شروع گاه اول ۲۶ اردیبهشت)، جشن فروردگان به اسفندماه منتقل شد. در تقویم یزدگردی فروردگان از بیستم آبانماه شروع می شده و تا آخر آبان ادامه داشته است. همچنین جشن سور را هم در آخر آبان ماه مطابق با بیستم اکتبر می گرفتند و لذا جشن سور و هالووین با توجه به همین تقویم قابل انطباقند.
جشن سور چگونه به اروپا رفت؟
اعتقادات ایرانی که تا دوره هخامنشیان برجا بود تا سرانجام با سربازان و جانشینان اسکندر مقدونی به همراه آیین میتراییسم به اروپا برده شد و رومیان میتراییسم را در سراسر اروپا گسترش دادند (آیین میترا یا مهرپرستی آیین ایرانی بود که در روند زوال بت پرستی در امپراتوری روم از شرق وارد غرب شد و تا رواج دین مسیحی کشورهای یونان،ایتالیا، گالیا یا فرانسه امروزی، سلت، ایرلند، بریتانیا، پروس و دیگر کشورهای اروپای شرقی و غربی را درنوردید) بی تردید این مراسم به رومانی و سلت و اسکاتلند و ایرلند هم که به قولی خاستگاه هالووین است، رسیده است و این زمانی کمابیش دو هزار سال پیش را شامل می شود.
با آمدن مسیحیت رسوم میترایی و ایرانی که در اروپا برجا بود تغییراتی به خود گرفت مثلا جشن یلدا و تولد میترا را که در بیستم دسامبر یعنی اول زمستان می گرفتند به اول ژانویه منتقل کردند، یعنی ده روز دیرتر، به همین قرینه جشن سور و فروردگان هم که بیستم اکتبر مطابق با آخر آبان ماه ایرانی بود ده روز دیرتر و در پایان اکتبر گرفته شد و تا امروز هم هالووین در آخر اکتبر برگزار می شود.
آیین و مناسک جشن سوری
در برگزاری جشن سوری دو عنصر آتش و آب نقش اساسی دارند، که از مهمترین بخشهای مناسک بازگشت سیاووش به زمین است. هنوز هم در بخشهایی از استان کردستان، فارس یا شمال خوزستان، شاهد برافروختن هیمه های آتش بر فراز بامها هستیم. پاشیدن آب از پشت بام بر سروصورت کودکان کوچه توسط مادران نیز (که به گفته مهرداد بهار نشانه ای از بارش باران است)، از دیگر مراسم این جشن است.
در آیین کهن جشن سوری یا سرخ، آب و آتش نقش برجستهای داشتهاند. نخست زمینی را که بایستی هیزمها بر آن نهاده شود آب پاشی میکرده اند. دوم پیش از پریدن از روی آتش، آب را نیز از آن گذر می داده اند. در مناطق جنوب ایران به این آب «کُر» می گویند. «کُر» در باورهای کهن عیلامی خدای آبهای شیرین زیرزمینی بوده. نوزایی سیاووش که با آب و آتش همراه بوده، در مناسک و نمادهای اجرایی جشن سور معنا می یابد.
به اتکای چنین پیشینه ای از آیین و مناسک چهارشنبه سوری (جشن سرخ) مردم فلات ایران هرساله برای بزرگداشت آیین های نیاکان خود، سختیهای زمانه و مشکلاتی را که با آن درگیرند، در این چند روزه فراموش کرده همه توان خود را بکار می گیرند تا شادمانی خانه و کاشانه شان، بوم و برزن و فرای آن دل و وجودشان را فراگیرد و برگزاری آیین های چهارشنبه سوری از اصول فراموش نشدنی این مناسک است.
منبع ۱: هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان. تهران: انتشارات فروهر، ۱۳۵۸ منبع۲ منبع ۳
نظرات بسته شده است.