تولستوی؛ خالق رمان های تاریخی

0 625

       تولستوی که بود؟

تصویر چهره لئو تولستوی

لِئو نیکلایِویچ تولستوی، معروف به لئون تولستوی،(1910-1828) فعال سیاسی، اجتماعی و نویسنده‌ی کلاسیک روسی بود. او یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان در ادبیات روسیه محسوب می‌شود.
تولستوی هنگام خدمت در ارتش تزار، نوشتن به صورت حرفه‌ای را آغاز می‌کند. بودن در جنگ، دستمایه‌ی پایه‌ای برای رمان‌ها و داستان‌ها در دسترس او می‌گذارد. او با نگاه جستجوگرش میان مردم و دور و برش، نوشته‌هایش را پربارتر می‌کند.

وی در کل دوران زندگی و نویسندگی خود، همواره به اخلاقیات و مذهب و پیوند درستش با هنر معتقد بود و در آثارش نیز این ویژگی منحصربه‌فردش نمایان است.

تولستوی عمیقا پایبند بود به اینکه هنر خوب باید از خشک مقدسی و قضاوت ما کم کند. باید مکملی برای مذهب در پروردن مهربانی و کردار نیک باشد. تولستوی فهمید که تصویر ذهنی ما از دیگران مشوق و محرک بزرگ ما در روابط‌مان، اقتصادمان و سیاست‌مان است. او تشنگی به این ایده را بیدار کرد؛ که هنر می‌تواند وسیله اصلی باشد برای دستیابی به درک دقیق‌تر و مهربان‌تر ذهن و زندگی دیگران.

آغاز نویسندگی تولستوی

فعالیت نویسندگی تولستوی به طور جدی در سال 1851 با نوشتن اولین بخش تریلوژی یعنی “کودکی” شروع شد و شش سال یعد توانست بخش‌های نوجوانی و جوانی را نیز به پایان برساند.

محبوبیت تولستوی به خاطر چیست؟

شهرت و بقای تولستوی به دليل داستان‌هایش بود که خود، در آخرین دوره زندگی، آن‌ها را محکوم کرد. تولستوی آمیزه‌ای از ويژگي‌هاي ناسازگار بود؛ از يك سو داراي جسمی قوی و تمایلات حاد بود و از سوی دیگر از تمایلات جسماني بیزار بود.

او نمی‌توانست زندگی خود را با اندیشه‌اش سازگار كند؛ به گونه‌اي كه می‌خواست باتقوا و پرهیزگار باشد، اما طبقه و خانواده اشرافی و پرتوقع او، لذت محرومیت را از او گرفته بود؛ می‌خواست لذت فقر را بچشد، اما نمی‌توانست خانواده‌اش را از لذت‌های مادی و رفاه محروم کند؛ می‌خواست تنها بماند، اما بر تعداد پیروانش افزوده می‌شد؛ از همه چیز می‌گریخت، اما شهرتش سراسر دنیای متمدن را فراگرفته بود؛ می‌خواست تبعید و محاکمه شود، اما تزار از او حمایت می‌کرد. بدین‌ترتيب، چیزهایی مانند شکنجه، فقر، اضطراب، زندان و تبعید _که داستایفسکی بی‌آنکه بخواهد، با آنها دمساز بود_برای تولستوی دور از دسترس باقی می‌ماند.

تولستوی به دليل ترسیم دنیای معاصر و آگاهي نسبت به عالم محسوس و ملموس و همچنين، توجه به مسائل انسانی و هنر داستان نویسی، مردی بزرگ، و رمان نویس برجسته و ممتاز روسیه در قرن نوزدهم به شمار می‌رود.
او در آخرین روزهای حیات به همراه پزشک خانوادگی و دختر کوچکش، همسر خود را ترک كرد و به‌ سمت جنوب روسیه رفت. سفر تولستوی در تاریخ هفتم نوامبر ۱۹۱۰ میلادی، در ایستگاه راه آهن «آستاپوفو» به‌پایان رسید. دو روز بعد، در زادگاه خود «یاسنایا پالیانا» به ‌خاک سپرده شد.چگونه تولستوی بخوانیم؟

ویژگی‌ قلم جادویی تولستوی

تولستوی_ که تلفظ صحیح روسی آن تالستوی است_ به عنوان نویسنده‌ای واقع‌گرا، در آثار خود موضوع اخلاق فردی و اجتماعی، شخصیت‌های خود را از بعد روانیِ بسیار ظرافتمندانه‌ای مورد بررسی قرار می‌دهد. قهرمانان آثار او، گاه نقش خود نویسنده یا نقش شخصیت‌هایی را که او با آن‌ها به نوعی ارتباط یا شناخت دارد، ایفا می‌کنند.

تولستوی به عنوان یک نویسنده واقع‌گرای برجسته شناخته شده‌است و یکی از مسائلی که باید در مورد تعداد زیادی از آثار وی به آن اشاره کرد، این است که؛ نویسنده خود شاهد بخش عمده‌ای از حوادثی است که به آن‌ها در آثارش اشاره کرده، و به شکلی در این حوادث شرکت داشته‌است.

آثار تولستوی به دو دوره‌ی قبل و بعد از تحول وی در نویسندگی تقسیم شده‌اند. بعد از نوشتن رمان آناکارنینا، تحولی بزرگ در سبک داستان نویسی وی پدید آمد. قهرمانان آثار تولستوی به تبعیت از این تحول، خود را موظف به اجرای اصول و عقایدی از نظر اخلاقی و مذهبی می‌دانند. و چنانچه این اصول و قوانین توسط آن‌ها زیر پا گذاشته شود، به انتقاد از خود پرداخته و خود را مستحق مجازات می‌دانند.

معنا در آثار تولستوی

امروزه بررسی معنا و چیستی زندگی به یکی از تاملات مهم در حوزه فلسفه زندگی بدل شده است که البته با مفاهیم مهمی همچون ارزش، هدف، خدا، مرگ و ایمان، بی‌ارتباط نیست. در این میان، نویسندگان تاثیرگذار در عرصه ادبیات و فلسفه، خود افزون بر درگیری عمیق با مسئله معنای زندگی، تحلیل‌ها و گذرهای معنایی قابل تحسینی برای مخاطبان خویش به ارمغان آورده‌اند.

تولستوی نویسنده تاثیرگذار قرن نوزدهم، به‌طور عمیق با مسئله معنا، ارزش، پوچی و خدا درگیر بوده و آنها را در آثار خود از جمله اعتراف من، آنا کارنینا، جنگ و صلح و مرگ ایوان ایلیچ منعکس کرده است. بررسی تفصیلی آثار و زندگی تولستوی نشان می‌دهد او پس از طی سه مرحله از معنای زندگی، یعنی معنا در جایگاه کمال اخلاقی به عنوان ارزش، معنا در جایگاه دستیابی به پول، شهرت و ثروت به عنوان هدف و معنا در جایگاه ارزش از نوع کیفیت یا عملی که با رسیدن به آن زندگی ارزش می‌یابد، در مرحله چهارم از زندگی‌اش، به ارزشی بازمی‌گردد که در پرتو ایمان دوباره به خدا به دست آمده است.

آثار ارزشمند تولستوی عبارتنداز:

دو اثر بزرگ جنگ و صلح و آناکارنینا دو اثر معروف و بلند تولستوی هستند که به توصیف آن‌ها می‌پردازیم.

درباره‌ی جنگ و صلح

این رمان بلند از مهم‌ترین رمان‌های ادبیات جهان به شمار می‌آید. همچنین یکی از معتبرترین منابع تحقیق و بررسی در تاریخ سیاسی و اجتماعی سده‌ی نوزدهم امپراتوری روسیه است. در این رمان بیش از ۵۸۰ شخصیت با دقت توصیف ‌شده‌اند و قهرمان‌های بسیار زیاد این رمان برجسته با جزئیات و زیبایی، حکایت از توانایی تولستوی در نوشتن یک شاهکار ادبی دارد.

تولستوی در این رمان شرح‌ حال پنج خانواده‌ی روسی به نام‌های واسیلی کوراگین، کنت رستوف، کنت بزوخف، کنت بالکونسکی بزرگ و آنا میخاییلونا را در اوج حمله‌ی ناپلئون به روسیه و جنگ و آتش‌سوزی در مسکو روایت می‌کند.
ویرجینیا وولف، در مورد این رمان می‌نویسد: “تقریبا هیچ تجربه‌ی انسانی‌ای وجود ندارد که در جنگ و صلح نیامده باشد.”

جنگ و صلح، مجموعه‌ای از تجربیات انسانی است. عشق، نفرت، دوستی، خیانت، کار، جنگ، جاه طلبی، سرخوردگی و تمام احساساتی که یک انسان در طول زندگی‌اش تجربه می‌کند، احساساتی متناقض درست مثل جنگ و صلح.

درباره‌ی آنا کارنینا

رمان آناکارنینا یکی از معتبرترین منابع تحقیق و بررسی در تاریخ سیاسی و اجتماعی قرن نوزدهم روسیه است. این رمان، دربردارنده تاریخ(حماسه‌ی مقاومت روس‌ها در برابر حمله ناپلئون)، فلسفه(دیدگاه‌های فلسفی و جهان‌بینی نویسنده درباره‌ی زندگی) و رمان(عاشقانه و سرگرم کننده) است.

این رمان در سال 1873 تا 1877 نوشته شد. در این رمان تولستوی هنرمند بر تولستویِ معتقد به سنت‌ها و اخلاق پیروز شده است و بلوغ شاعرانه‌ی این نویسنده‌ی بزرگ، از پیچ‌درپیچ بحران‌ها گذشته و رمانی را آفریده است که از شاهکارهای کم‌نظیر ادبیات جهان شمرده می‌شود.
مسائلی چون معنای زندگی، مفهوم حیات و هستی انسان، تعیین جایگاه انسان در زندگی، خیر و شر، اخلاق و مذهب از مسائلی بودند که تولستوی همواره در آثارش به آن‌ها توجه داشته‌است. در سال‌های نگارش این رمان تحولی درونی در تولستوی شکل گرفت که نتیجه‌ی آن، دستیابی به یک جهان‌بینی نو؛ که تعلیمات نویسنده نام گرفت، بود.

تولستوی در مورد این تحول گفته‌است: “رمان‌های قبلی و اولیه‌ام، همه غیر ارادی‌اند. از آناکارنینا به نظر می‌رسد بیش از ده سال من تجزیه، تفکیک و تحلیل می‌کردم. حالا می‌دانم که می‌توانم همه را دوباره در هم بریزم و روی این درهم ریخته کار کنم.”

داستایفسکی نیز درباره آناکارنینا گفته‌است: “آناکارنینا یک اثر کاملا هنری است.”

چگونه تولستوی بخوانیم؟

آثار تولستوی، آثاری نیستند که با داشتن علاقه صرف بتوان آن‌ها را خواند. به علت تاریخی بودن آثار تولستوی، طولانی بودن داستان‌ها و ادبیات سخت روسی، اولین چیزی که در مطالعه آثار او به ما کمک خواهد کرد؛ خودمان هستیم. به این معنا که روحیه‌ی تاریخی، کاوش‌گرانه و کتابخوان داشته باشیم. دغدغه‌ی پاسخ به سوالات درونی خود را نسبت به دنیای اطرافمان داشته باشیم. مهم تر از همه این‌ها به تاریخ ملت‌ها علاقه‌مند باشیم.

آثار تولستوی به خاطر خاصیت منعطف بودن در زمینه‌ی رمان و داستان سرایی در کنار روایات واقعی تاریخی بسیار خواندنی و شنیدنی هستند. کتاب‌های صوتی نیز راه‌‌حل خوبی برای خواندن و شنیدن آثار تولستوی هستند. شنیدن آثار صوتی تولستوی، ما را وارد دنیای شگفت‌انگیز او می‌کند.

در آثار تولستوی امکان ندارد کسی جنگ و صلح را بخواند و شخصیتی شبیه خودش را در آن پیدا نکند. پس با خواندن آثار تولستوی، نه تنها از تاریخ و داستان لذت می‌بریم ؛بلکه با همذات‌پنداری با شخصیت‌های داستان احساس بهتری خواهیم داشت. با شنیدن و خواندن آثار تولستوی می‌توانیم برداشت‌های خود را از شخصیت‌های داستان‌هایش داشته باشیم و با یادداشت کردن آن‌ها فهم و درک آثار این نویسنده راحت‌تر خواهد بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.