دنیای سوفی ، فلسفه را آسان یاد بگیریم
کتاب صوتی دنیای سوفی نام اثری از یوستین گردر میباشد. این کتاب صوتی در چند سال اخیر با استقبال بینظیری از سوی مخاطبان نوجوان و بزرگسال روبرو شده است. در این مقاله از وبلاگ میخواهیم نگاهی به موضوع کتاب دنیای سوفی و دلایل موفقیت آن بیاندازیم.
«هرچه میبینی بخشی از جهان پیرامون توست. اما نحوه دیدنت بستگی دارد به عینکی که به چشم میزنی.»
چه کسی باور میکند که بتوان سه هزار سال تاریخ فلسفه را به نوجوانی پانزده ساله یاد داد؟ آن هم در کمتر از بیست و چهار ساعت.
همهی ما یا روزی نوجوان بودیم یا حالا نوجوان هستیم و یا بلاخره روزی نوجوان خواهیم شد. نوجوانی چیز عجیبیست. روزهایی که نمیدانیم چه کسی هستیم و بحرانهای عجیبی سرتاسر زندگیمان را میگیرد. فکر کردن به اینکه از کجا آمدیم و به کجا میرویم؟ آیا از رنج رهایی پیدا میکنیم؟ و اینکه آیا به این دنیا آمدنمان منصفانه بوده است یا نه؟
دنیای سوفی، همراه بحرانهای زندگی
سوفی آموندسن دختریست که در یکی از همین بحرانهای نوجوانی به سر میبرد و هنوز نتوانسته پاسخ درستی برای سوالاتش پیدا کند…
دقیقا نمیدانیم روزی که آقای یوستین گردر به این سوالات فکر میکرد چند ساله بوده و چند شنبه بوده است. تنها بر حسب اینکه آقای گردر اهل نروژ است حدس میزنیم که هوا گرفته و سرد بودهاست…
در کنار همهی چیزهایی که نمیدانیم و نخواهیم دانست، بزرگترین سوال این است که چطور سوفی آموندسن و آقای یوستین گردر با هم آشنا شدند و چه شد که سوفی شد شخصیت اصلی کتاب گردر. شخصیت اصلی کتاب صوتی دنیای سوفی.
کتاب دنیای سوفی دربارهی چیست؟
و داستان با همین سوفی شروع میشود. در ابتدای داستان سوفی نامههایی عجیب و غریب از طرف فردی ناشناس دریافت میکند. نامههایی که برای شخصی با نام هیلد مولر و به آدرس او فرستاده شدهاند. نامهها پرسشهای فلسفی دشواری را مانند «چگونه جهان بوجود آمد» و «آیا پس از مرگ حیات وجود دارد؟»، «این مسئله را چگونه میتوان پاسخ داد؟» و مهمتر از همه «چگونه باید زیست؟» را مطرح میکند.
سوفی در جستجوی پیدا کردن جوابی برای این سوالات و بر طرف کردن کنجکاوی وارد نامهنگاری میشود متوجه میشود فردی که این نامهها را برایش مینویسد آلبرتو کناکس، یک فیلسوف است. بعد از مدتی سوفی و آلبرتو با هم ملاقات میکنند و بخش زیادی از گفتگوهایشان به بررسی تاریخ فلسفه میگذرد. از افلاطون تا هگل از ارسطو تا فروید.
کتاب صوتی دنیای سوفی چیزی بیش از داستانی ساده است. نویسنده این کتاب را برای نوجوانان نوشت اما به مرور زمان، مخاطبان بزرگسال آن خیلی بیشتر از نوجوانان شدند.
کتابی مناسب علاقهمندان به فلسفه
کتاب صوتی دنیای سوفی یک داستان ساده نیست. یوستین گردر در مصاحبهای میگوید که به نظر او کودکان و نوجوانان بزرگترین فیلسوفان دنیا هستند. چرا که هیچ وقت دست از پرسیدن و کنجکاوی کردن در جهان اطراف خود برنمیدارند. برای همین باید فلسفه و فکر کردن به جهان اطراف را از همان سنین کم به آنها یاد داد.
برای همهی مردم دنیا
کتاب صوتی دنیای سوفی هم کتاب خوبیست برای همهی کسانی که چیزی از فلسفه نمیدانند و میخواهند مطالعهی فلسفه را شروع کنند و هم برای کسانی که علاقهی زیادی به فلسفه و کتابهای فلسفی دارند و میخواهند که به دانستههایشان جهت بدهند.
در واقع این کتاب تصور ما را برای همیشه نسبت به فلسفه و فیلسوفان عوض میکند. فیلسوف در نظر اکثر ما فردیست با سبیلهایی پرپشت و عینکی ته استکانی با قیافهای گرفته به جهان مینگرد و با زبانی پیچیده دربارهی جهان حرف میزند. در حالیکه همهی ما روزگاری فیلسوف بودهایم. زمانی که هنوز میتوانستیم با خیال راحت دربارهی پدیدههای اطرافمان سوال کنیم و کودکی و کنجکاوی در ما نمرده بود.
تقویت تخیل و کنجکاوی
زمانی که حتی نگاههای اخمآلود پدر و مادرمان هم نمیتوانست جلوی ما را برای سوال پرسیدن بگیرد. یوستین گردر در کتاب دنیای سوفی ما را به همان سالها میبرد و کمکمان میکند که دوباره همان جرئت سابق را در پرسیدن سوالات به ظاهر بیاهمیت پیدا کنیم. او سعی میکند که فلسفه را نه از راه تعقل محض، بلکه با کمک تخیلمان به ما آموزش دهد. در واقع او بیان میکند که تا وقتی از قدرت تخیلمان استفاده میکنیم، یک فیلسوف واقعی هستیم.
بخشی از کتاب صوتی دنیای سوفی
«هزارپا رقاص حرفهای بود و همهی حیوانات جنگل از رقص او لذت میبردند غیر از لاکپشت که دوست نداشت یا حسودیاش میشد… لاکپشت نامهای به هزارپا نوشت که من از علاقمندان تو هستم و چنین و چنان. یه سوال داشتم شما موقع رقص اول پای راست شماره ۴۳ را برمیدارید بعد پای چپ ۷۳ را یا اینکه اول چپ ۱۲۳ را شروع میکنید و راست ۸۴۳ را بعد از آن می آورید… هزارپا نامه را خواند و به فکر فرو رفت که واقعاٌ موقع رقص چه میکند؟… میدانی آخر سر چه شد؟ هزارپا دیگر هیچ وقت نرقصید!…تخیل که به بند تعقل درآمد نتیجه همین است.»
کتاب صوتی دنیای سوفی حدود ۲۳ ساعت است. شاید در نگاه اول این زمان زیاد به نظر برسد اما داستان به قدری جذاب و دلنشین است که این ۲۳ ساعت به اندازهی یک چشم به هم زدن میگذرد و میتوانیم از این زمان به عنوان یکی از به یادماندنیترین ساعات زندگیمان یاد کنیم.
شاید بهتر باشد این متن را با یکی از اولین مثالهای این کتاب صوتی تمام کنیم:
درست مانند هنگامی که تردستی شعبدهبازی را مینگریم. نمیدانیم این کارها را چگونه میکند. پس میپرسیم: چطور توانست از دو دستمال ابریشمی سفید خرگوشی زنده درآورد؟ شعبدهباز کلاه را نشان تماشاگران میدهد، کاملاً تهی است، ولی ناگهان خرگوشی از آن بیرون میجهد. بسیاری از آدمها به جهان با دیده تعجب و ناباوری همسان مینگرند.
در مورد خرگوش، خوب میدانی که شعبدهباز به ما حقه زده است. و دلمان میخواهد بفهمیم این کار را چگونه میکند. ولی در مورد جهان موضوع کمی متفاوت است. میدانیم که جهان چشمبندی و نیرنگ نیست، چون خودمان در آنیم. بخشی از آنیم. در واقع ما خودْ خرگوش سفیدی هستیم که از کلاه درمیآید. تفاوت ما و خرگوش سفید تنها این است که خرگوش نمیداند در ترفند شعبدهباز شرکت دارد. ولی ما میدانیم در چیزی مرموز شرکت داریم و میخواهیم از سازوکار آن سر درآوریم.
آیا حاضریم شجاعانه نگاهی به جهان خارج بیاندازیم و بپرسیم چرا؟ انتخاب با خودمان است.
نظرات بسته شده است.