چراغها را من خاموش میکنم؛روایتی با قلم زنانه
آیا تا به حال با خود گفته اید آن کسی نشدم که همیشه آرزویش را داشتم؟
تا به حال حس کرده اید بر روزهای زندگیتان رنگ روزمرگی و نارضایتی نشسته است؟
شما در این احساسات تنها نیستید. “کلاریس” قصه هم اولین و آخرین زنی نیست که این اندیشه ها از ذهنش می گذرد.
با شنیدن کتاب صوتی “چراغ ها را من خاموش می کنم” سفری خواهید داشت به درون کلاریس (همسری قانع و فداکار، مادری نگران، دختری مطیع و شنوا، خواهری صبور و مهربان و دوست وهمسایه ای بی همتا) تا زندگی نه فقط او، که همه زنان و مادران این سرزمین را به تماشا بنشینید.
در این مقاله از نوار با ما همراه باشید تا به طور مفصل؛ به توصیف و بررسی رمان چراغها را من خاموش میکنم؛ بپردازیم.
خلاصه رمان چراغها را من خاموش میکنم
موضوع داستان، روایت زندگی چند خانوادهی ارمنی ساکن آبادان در دههی ۴۰ است.
قصه از زبان زن خانهداری به نام کلاریس روايت میشود. کلاريس در اين قصه، روزمرگیهايش، روابط خانوادگی و يکنواختی زندگیای را که هر زن خانهداری با آن دستوپنجه نرم میکند، روایت میکند.
در خلال روایت این روزمرگیهای ملالآور، کلاريس، قصهی سه خانوادهی ديگر را که با آنها در ارتباط است، بازگو میکند.
نقطهی عطف داستان با آمدن اميل و دخترش امیلی و مادر پیرش به خانهای در همسايگی آنها آغاز میشود و داستان را وارد مرحلهی جدید و پرکششی میکند.
همه چیز درباره رمان چراغها را من خاموش میکنم
رمان چراغها را من خاموش میکنم؛ رمانی نوشته ی زویا پیرزاد است که اولین بار در سال 1380 به چاپ رسید.
در این داستان هیچ اتفاق خاصی رخ نمیدهد و کاملا روتین و یکنواخت و بدون هیچ هیجانی است. در این داستان مثل فیلمهای کلاسیک و عاطفی نمیتوان در آن به دنبال اتفاقات هیجانانگیز و خارقالعاده بود ولی با نثری روان و گیرا نوشته شده است.
زنانهنویسی از ویژگی بارز این کتاب است و این زمانی اتفاق میافتد که یک یا دو یا چند نفر از شخصیتهای اصلی داستان زن باشند که در این داستان نیز این مورد مشاهده میشود که داستان از دیدگاه یک زن نوشته شده است.
از نیمهی داستان به بعد افکار و احساسات کلاریس به شفافیت قبل نیست که شاید دلیل آن تشویش و اضطراب کلاریس و مبهم بودن افکار او برای خودش است.
محافظهکاری در بیان عشق از دیگر ویژگیهای برجسته این داستان است. نویسنده تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی را درلایههای زبانی در سرتاسر داستان برای بیان دیدگاه زنانه خود در داستان به کار برده است.
قصد نویسنده بیشتر بیان آزادی و آگاهی زنان ولی این مورد در هیچ یک از قسمتهای داستان مشاهده نمیشود.
کتاب نه سوپر قهرمان دارد و نه فراز و فرودهایی که به رمان هیجان بدهد ولی این رمان پیامهایی برای ما دارد که هر کلمهی آن چیزی را از اوضاع جامعه و واقعیتهای پنهان زندگی برای ما تداعی میکند.
بخشی از گوشهی زندگی دههی 40 در ایران
یکی از مصداقهای بارز وحدت در شهر آبادان آن است که افراد با فرهنگهای مختلف در آن زندگی میکنند.
مهاجرت مردم از گوشه و كنار كشور به آبادان موجب شد كه در دهه ۳۰ جمعیت آن بیش از دو برابر جمعیت شهر اهواز با قدمتی بیش از یك هزار سال شود.
کلاریس از يکنواختی، خستگی و روزمرگیهایش به عنوان یک زن خانهدار در دههی 40 ایران روایت میکند.
زویا پیرزاد؛ نویسندهی دغدغههای اجتماعی ایران
زویا پیرزاد(1331 تا کنون)، نویسنده معاصر ایرانی ارمنی تبار است.
او در سال ۱۳۸۰ با رمان چراغ ها را من خاموش می کنم که اولین رمان بلند وی بود؛ جوایز مهمی همچون بهترین رمان سال پکا، بهترین رمان سال بنیاد هوشنگ گلشیری، کتاب سال وزارت ارشاد جمهوری اسلامی و لوح تقدیر جایزه ادبی یلدا را به دست آورد.
او با مجموعه داستان کوتاه طعم گس خرمالو یکی از برندگان جشنواره بیست سال ادبیات داستانی در سال ۱۳۷۶ و جایزه «کوریه انترناسیونال» در سال ۲۰۰۹ شد.
وی تمام آثارش را به فرانسوی ترجمه کرده است. وی، مترجم «آلیس در سرزمین عجایب» از لوییس کارول و «آوای جهیدن غوک» مجموعهای از هایکوهای ژاپنی نیز هست.
سبک نویسندگی زویا پیرزاد
یکی از مشخصات بارز سبک پیرزاد اعتراض خاموش فمینیستی است که با ژرف ساخت داستان ها پیوند قابل ملاحظه ای دارد.
بسامد بالای واژههای متضمن تکرار و تداوم مثل کارهای روزانه، با شگرد عملی به ستوه آوردن خواننده خستگیهای روزمرهی زنان را مینمایاند.
نویسنده با استفاده از راوی دانای کل به ذهنشخصیتهای داستان وارد میشود و همین مساله گویای ویژگی بارز حس کنجکاوی مفرط زنان است.
بنابراین میتوان گفت زویا پیرزاد، در جای جای کتابش در نوشتار و عمل سبکی زنانه در پیش گرفته و امیدها را برای بهبود وضعیت زنان در جامعه بر می انگیزد و خواننده بدون اینکه متوجه باشد به این احساس دست می یابد.
پیرزاد در مصاحبهای با روزنامه «مترو» در اینباره میگوید:« من در مورد زنان زیاد مینویسم، زیرا موضوع زنان درحال حاضر در مرکز دلمشغولیهای من قرار دارد. اینکه فکر کنیم زنان به مردان وابستهاند، واقعا مرا میرنجاند. در ایران، ارمنستان، هندوستان و بسیاری کشورهای دیگر که فرهنگ غیرغربی دارند، دختر زمانی که متولد میشود، دخترِ پدرش است و سپس زنِ شوهرش و در نهایت مادرِ پسرش. سرنوشت و زندگی یک زن همواره به زندگی یک مرد گره خورده. این چیزی است که جامعه از زن توقع دارد: کار کردن در منزل، ازدواج کردن و سپس بچهدار شدن.»
کتاب صوتی چراغها را من خاموش میکنم با صدای شبنم مقدمی
کتاب صوتی چراغها را من خاموش میکنم نوشتهی زویا پیرزاد حاصل همکاری نشر مرکز و انتشارات صوتی نوین کتاب است که با صدای شبنم مقدمی منتشر شدهاست.
شما میتوانید این کتاب صوتی را از سایت یا اپلیکیشن نوار دریافت کنید.
شاید به مطالعهی این مقاله نیز علاقهمند باشید:
معرفی 10 تن از نویسندگان معاصر ایرانی که در رمان فارسی خوش درخشیدند
سلام, چی شد پس این کتاب ؟ تموم نشد ؟