چم و خم نویسندگی قسمت اول آداب و رسوم

380

درباره‌ی نویسندگی هم زیاد گفته‌اند و هم زیاد شنیده‌ایم. درصد بالایی از تمام کسانی که سرانه‌ی مطالعه‌ی بالایی دارند، آرزوی نویسنده شدن را در سر می‌پرورانند و دوست دارند که روزی چیزی چاپ کنند. اگر یک نظرسنجی کلی برگزار کنیم و از این افراد بخواهیم که این آرزویشان را توصیف کنند و آن‌ها هم بپذیرند که صادقانه جواب بدهند، روزی را آرزو دارند که صفی طویل از مخاطبان برای خریدن یا گوش دادن به کتاب‌هایشان، در برف و سرما منتظرند تا امضا بگیرند و آن‌ها هم با ناز و کرشمه به آن‌ها امضا می‌دهند. واقعا کیست که چنین تصویری را دوست نداشته باشد؟ و سوال دوم: واقعا چند نفر به چنین آرزویی رسیده‌اند؟ واقعیت این است که نویسندگی به آن سادگی‌ها که فکر می‌کنیم نیست. برای نویسنده‌شدن باید پوستمان کنده شود. باید عرق بریزیم. درست است که نویسندگان خیلی آرام و بی صدا به نظر می‌رسند اما در سرشان طوفانی عظیم در جریان است. از این گذشته تا به این شخصیت آرام پشت میز برسند سختی‌ها کشیده‌اند. این مجموعه از مقالات نوار که درباره‌ی نویسنده شدن منتشر می‌شوند راهنمای پوست انداختن هستند و قرار است به ما کمک کنند تا خوب سختی بکشیم.

۱) نوشتن را جدی بگیرید

نویسندگی مانند هر شغل دیگری کاری‌ست جدی. پس خودتان را دست کم نگیرید. شما هم مثل هر فرد شاغل دیگری نیاز به مکانی برای نویسندگی دارید. این مکان ممکن است فقط یک میز در گوشه‌ای از اتاقتان یا یک فرش باشد اما باید همین جای کم را به عنوان محلی برای نویسندگی بپذیرید و به آن احترام بگذارید. با خودتان قرار بگذارید که وقتی وارد این منطقه می‌شوید کاری جز نوشتن انجام ندهید. با این تمرین مغز شما عادت می‌کند تا همیشه در این محدوده آماده‌ی نوشتن باشد.

همانطور که در بالا هم گفتیم شما باید نویسندگی را به عنوان یک شغل بپذیرید نه یک تفریح. پس باید مانند سایر کارمندان ساعت کاری داشته باشید. یا لااقل به خودتان قول بدهید که هر روز میزان مشخصی بنویسید و از این قول تخطی نکنید.

راهنمای نویسندگی

۲) بنویسید بنویسید و بنویسید

به همین سادگی. این سه فرمان، فرمان‌های اصلی نویسندگی هستند. باید تا جایی بنویسید که ذهنتان خالی شود. باید جوری بنویسید که هر روز از خواندن نوشته‌های روز قبل، عرق شرم بر صورتتان جاری شود. باید وقتی بنویسید که فکر می‌کنید چیزی برای نوشتن وجود ندارد. مهم نیست که نوشته‌هایتان برای چاپ کتاب به کار بیاید یا نه مهم تمرین نویسندگی‌ست. همان‌طور که در هنگام طراحی کردن یا ورزش باید در ابتدا خودمان را گرم کنیم نویسندگی هم نیاز به گرم کردن دارد و این گرم کردن به وجود نمی‌آید مگر با نوشتن.

راهنمای نویسندگی

۳) زخم بزنید

این نکته شاید کمی خشونت آمیز به نظر برسد اما باید قبول کنیم که دنیا بی‌رحم است! وقتی کتاب آناکارنینا را می‌خوانیم،هیچوقت نمی‌توانیم ادعا کنیم که همه‌ی کتاب در خاطرمان مانده است. اما بعضی صحنه‌های کتاب هست(به خاطر خطر لو رفتن از ذکرشان معذوریم) که تا پایان عمر در خاطرمان می‌مانند. این صحنه‌ها و تصاویر در واقع زخمی هستند که تلستوی به ذهن ما زده است. کتاب های بزرگ بر اساس همین زخم‌ها شکل می‌گیرند. تصاویر، مکان‌ها و جملاتی که تا سال‌های سال به ذهن خواننده می‌چسبند. حتما داستان کوتاه کفش از ارنست همینگوی را شنیده‌اید:

«برای فروش. کفش بچه. هرگز پوشیده نشده…»

این کلمات تا روزها، ماه‌ها و سال‌ها ذهن ما را مشغول می‌کنند. چرا کفش یک کودک پوشیده نشده آیا کودکی بوده که فوت شده؟ آیا او را دزدیده‌اند؟ شاید هم هرگز به دنیا نیامده. چه کسی این آگهی را داده است؟ پدری که با اعتیاد دست به گریبان است؟ مادری که از نبود فرزندش غمگین است؟ وقتی این سوالات برایمان پیش می‌آید یعنی همینگوی به ذهن ما زخم زده است. بر اساس همین زخم‌ها و با اضافه کردن شخصیت‌ها، دیالوگ‌ها و فرم کتاب‌های چند صد صفحه‌ای نوشته می‌شوند. پس به دنبال زخم ها بگردید.

راهنمای نویسندگی

۴) برای نویسندگی نت بردارید

راننده‌های تاکسی، عابران خیابان و حوادث و اتفاقاتی که در سطح شهر رخ می‌دهند، هر کدام می‌توانند منبع الهامی برای یک نویسنده باشند ثبت کردن این اتفاقات شاید در نگاه اول ساده باشد اما نیاز به اراده‌ای قوی دارد. بعضی از نویسندگان این رخدادهای الهام بخش را با دفترچه و خودکاری که همیشه به همراه دارند می‌نویسند اما امروزه با کمک گوشی‌های موبایل یا دستگاه‌های ضبط صدا می‌توانیم این رخدادها را ضبط کنیم. ضبط کردن، سریع‌تر از نوشتن اتفاق می‌افتد و ساده‌تر هم انجام می‌شود. اما یادتان باشد، فایل صوتی که روی کاغذ نوشته نشده باشد فایل مرده است. پس از ضبط کردن هر صدا باید در اولین فرصت درباره‌ی آن در دفترچه‌تان بنویسید در غیر این صورت شک نکنید که آن را فراموش خواهید کرد. نت‌هایی که برمی‌دارید باید کوتاه و مختصر باشند در عین حال، باید چیزی را که می‌خواهید بعدا با خواندن یا شنیدنش متوجه شوید به شما گوشزد کنند.

در مقاله‌های بعدی درباره‌ی چم و خم نویسندگی بیشتر صحبت می‌کنیم.

نظرات بسته شده است.