چگونه موراکامی بخوانیم؟

0 1,678

هاروکی موراکامی کیست؟

هاروکی موراکامی (1949 تا کنون)، نویسنده‌ی ژاپنی در شهر کیوتوی ژاپن است. موراکامی زمانی که 29 سال داشت، نوشتن را به طور جدی شروع کرد. در واقع ایده‌ی نوشتن او زمانی که برای دیدن بازی بیسبال به استادیوم رفته بود در ذهنش شکل گرفت.

او یکی از نویسندگان معاصر ادبیات ژاپن است که با سابقه‌ی 30 سال نویسندگی حرفه‌ای در سطح جهانی شهرت پیدا کرده است. موراکامی در نویسندگی، سبک و سیاق خاص خود را دارد. او داستان‌های خود را با عناصر فلسفه و روانشناسی تلفیق می‌کند و در نهایت داستان‌هایی با حال و هوای سبک سوررئال می‌نویسد. آثار او به بیش از چهل و دو زبان در سراسر جهان ترجمه شده است. جایزه «فرانتس کافکا» یکی از بزرگ‌ترین جوایزی است که موراکامی تاکنون در میان جوایز خود دریافت کرده است.

تفاوت موراکامی با دیگر نویسندگان ژاپنی

رویکردهای متناقضی که نسبت به آثار موراکامی وجود دارند، در دو سطح کاملا متفاوت شکل می‌گیرند: ابتدا، منتقدان و نویسندگان ژاپنی‌ای که آثار او را به زبان اصلی می خوانند و در مقابلش، خوانندگان خارجی که با ترجمه ای از آثار او مواجه هستند. دسته اول، درگیر این بحث هستند که آیا اساسا آثار موراکامی را باید نمودی از ادبیات حقیقی دانست، یا صرفا آثار عامه پسند داستانی. اما گروه دوم بر این باورند که او به شدت تحت تاثیر جامعه مدرن ژاپن است و در داستان‌هایش تصاویری را می سازد که شاید بسیاری از نویسندگان غربی از خلق آن عاجزند.

در حالی که دیگر نویسندگان معاصر ژاپنی به موضوعات متفاوتی می‌پردازند اما توجه آن‌ها به زندگی درونی و تاکید بیشترشان روی مسایل حسی نسبت به ماجرا و پِیرنگ، از ویژگی‌های مهم ادبیات داستانی ژاپن است.

ویژگی های آثار موراکامی

موراکامی زبانی ساده دارد و سبک روایی او به سبک فرا واقع‌گرایی و واقع‌گرایی جادویی شهرت دارد. موراکامی داستان‌های خود را به‌گونه‌ای می‌نویسد که مخاطبان بتوانند در لحظه خود را غرق روایت او کنند. کاری که موراکامی با زبان می کند، تنها برای مخاطبان ژاپنی او قابل فهم است.

اتفاق‌های زبانی، در کارهای موراکامی به فراوانی وجود دارد و باعث شده است تا زبان او از زبان فاخر ادبی ژاپن فاصله بگیرد و به زبان عامه مردم نزدیک‌تر شود و این خود به تنهایی، یکی از دلایل موفقیت موراکامی در جذب مخاطبان عامه مردم ژاپن است. اتفاقی که در ترجمه گم می شود و تنها روانی و سلیس بودن نثر او به مخاطب زبان دوم می رسد.

موراکامی درباره ویژگی سبک خود می گوید:” هرگز طرح نمی‌ریزم. هرگز نمی‌دانم صفحه‌ی بعد چطور از آب درمی‌آید. خیلی‌ها حرفم را باور نمی‌کنند. اما لذت نوشتن رمان یا داستان در همین نکته است. چون نمی‌دانم بعد چه اتفاقی می‌افتد. من به جست‌وجوی نوایی پس از نوای دیگر هستم. گاهی که شروع می‌کنم نمی‌توانم دست بکشم. مثل آن است که از چشمه‌ای بجوشد. بسیار طبیعی و آسان جاری می‌شود. “

ماجراهای کتاب‌های موراکامی کشش و گیرایی ویژه‌ای دارند که نظر مخاطبان زیادی را در سراسر دنیا به خود جلب کرده‌اند. این به‌دلیل ارتباطی است که مخاطب با آنچه از ناخودآگاه موراکامی تراوش کرده و به‌ شکل کتاب درآمده است، برقرار می‌کند.

هاروکی موراکامی

چگونه خواندن آثار موراکامی را شروع کنیم؟

هاروکی موراکامی به علت محبوبیت و توانمندی درسبک داستان نویسی‌اش طرفداران زیادی دارد. همه‌ی آثار موراکامی، خواندنی و جذاب هستند و مخاطبی که به ادبیات ژاپن علاقه مند باشد؛ بی شک در صدد خواندن آثار وی برمی‌آید. اما پرسش اینجاست که کدام کتاب او را باید اول بخوانیم؟

اگر به ادبیات معاصر ژاپن علاقه مند باشید؛ بی شک موراکامی را انتخاب می‌کنید. رمان‌ها و داستان‌های کوتاه موراکامی بی‌شک فضای خوبی برای ایجاد شناخت درست از سبک او برایمان فراهم می‌کنند. از رمان‌های کوتاه موراکامی می‌توان به سامسای عاشق، مجموعه داستان کوتاه کجا ممکن است پیدایش کنم، ماشین مرا بران و… اشاره کرد.

کافکا در کرانه، از معروف‌ترین و برترین آثار هاروکی موراکامی است که هر مخاطبی که اسم موراکامی را شنیده باشد دوست دارد این کتاب را بخواند.

کافکا در کرانه

کافکا در کرانه یا کافکا در ساحل اولین بار در سال ۲۰۰۲ به ژاپنی و در سال ۲۰۰۵ به انگلیسی منتشر شد. این رمان در فهرست ده کتاب برتر سال ۲۰۰۵ نشریه نیویورکر قرار گرفته‌ است.

کازوئو ایشی‌گورو، نویسنده‌ی معروف ژاپنی و برنده جایزه بوکر و همچنین برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۷ درباره هاروکی موراکامی می‌گوید: ” او دو سبک متمایز دارد: از یک سو سبک غریب و آشوبگرایانه و از سوی دیگر شیوه مالیخولیایی بسیار کنترل‌شده.”

موضوع کتاب کافکا در کرانه

در این کتاب فوق العاده عجیب و خواندنی، با دو داستان به ظاهر بی‌ربط به همدیگر که به موازات هم جلو می‌روند و دو شخصیت اصلی روبه‌رو هستیم : کافکا تامورا و ساتورو ناکاتا. زاویه دید فصل هایی که به کافکا تامورا پرداخته شده اول شخص و از زبان خود کافکا بیان می‌شود. او پسری ۱۵ ساله و کتابخوان است که تصمیم خودش را گرفته و می‌خواهد از خانه فرار کند. فصل‌های زوج داستان ناکاتا است. این فصل‌ها به صورت دانای کل و یا سوم شخص روایت می‌شود و تعریف یک حادثه عجیب در گذشته شروع می‌شود. حادثه تپه کاسه برنج.

مفاهیم، استعاره‌ها، اسطوره‌های یونانی، تشبیه‌ها، علایق نویسنده به گربه، موسیقی و مطالب زیاد دیگری در این کتاب وجود دارد که آن را به اثری خواندنی اما مشکل برای درک کردن تبدیل کرده است. کافکا در کرانه موضوعات بسیار جالب توجهی دارد: سیر تحول درونی کافکا، زندگی کردن سائه‌کی در خاطرات، روشنفکری‌های اوشیما، صحبت درباره موسیقی و گربه‌ها، اشاره به افسانه‌های یونان باستان، اشاره به مفهوم زمان و دنیای خیالی دیگر و…

انتخاب نام (کافکا) از حیث ژانر هم برای نویسنده قابل اهمیت بوده. چرا که کتاب “مسخ” از “فرتنتس کافکا”، داستانی دارد که به خیلی نویسنده ها جرات عبور از دنیای حقیقی برای شناخت بهتر و بیشتر همان دنیای حقیقی را می دهد. با خواندن کتاب کافکا در کرانه به طور کامل با نثر و ویژگی های نوشتاری موراکامی آشنا خواهید شد. کتابی بسیار خواندنی و زیبا.

کافکا در کرانه

آثار موراکامی

علاوه بر کتاب شاهکار کافکا در کرانه، می توان به تسوکورو تازاکی بی رنگ و سالهای زیارت او، پس از تاریکی، از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم، مجموعه داستان کوتاه پس لرزه، رمان کوتاه کتابخانه عجیب، رمان تعقیب گوسفند وحشی و… اشاره کرد. بعضی از این آثار فروش چندانی نداشته‌اند اما همگی بسیار خواندنی و جذاب هستند و مخاطبان داستان و رمان ژاپنی به مطالعه این آثار از موراکامی نیز علاقه‌مند خواهد بود. چرا که موراکامی در همه آثارش، دغدغه‌ی معنایابی در زندگی را داشته است؛ همان موضوعی که معمولا همه انسانها به آن علاقه مندند.

چرا باید موراکامی بخوانیم؟

موراکامی همیشه ذهن و روان شخصیت‌هایش را هنرمندانه ارائه می‌کند و خوب نشان می‌دهد که شخصیت‌هایش چه کسانی هستند، چرا آنطور که در داستان خلق می‌کند فکر می‌کنند، چگونه گذشته زندگی کنونی و آینده‌شان را شکل می‌دهد.

اگر دوست دارید وارد دنیای دلربا و سِحرآمیز موراکامی شوید فقط نباید داستانی از او بخوانید بلکه باید موسیقی را خوب بفهمید. موراکامی در آثارش گویی در حال خلق موسیقی زندگی است.

علاوه بر موسیقی، عشق هم اهمیت زیادی در دنیای موراکامی دارد. رابطه بین زنان و مردان در داستان‌هایش درست مانند نقاشی سیاه‌قلم است. دو انسانی که عاشق هم می‌شوند و قلب یکدیگر را می‌شکنند. تنهایی هم اهمیت زیادی دارد. برای مثال در یکی از داستان‌های کتاب «مردان بدون زنان» یک مرد اجازه می‌دهد سکوت، انزوا، و تنهایی در دنیایش جاری شود.

خواندن آثار موراکامی برای انسان معاصر راهنمای بسیار خوبی در جهت شناخت درست زندگی، شناخت خود، جایگاه خود در جهان هستی و معانی زندگی است. شخصیت‌ اصلی داستان‌های موراکامی معمولا از دنیای شگفت‌آور و نامتعارف رویاهایش به مکانی آرام و متعادل می‌رسد برای همین برای انسان درگیر در جهان معنا و بی معنایی خواندن آثار بسیار زیبای موراکامی لازم است.

چه کسانی موراکامی را دوست دارند؟

موراكامى آن‌قدر نويسنده بزرگى هست كه نامش به‌عنوان نام‌آورترين نويسنده ژاپنى در تاريخ حک شود. از طرفى، این نویسنده آن‌چنان قله‌هاى رمان‌نويسى را فتح كرده كه ادبيات سرزمين آفتاب، نويسنده‌اى بالاتر از‌ هاروكى ميانسال را به خود نخواهد ديد.اين سال‌ها «هاروكى موراكامى» نويسنده مقبول هر خواننده ومخاطبی است که علاقه مند به رمان در دنیای معاصر باشد.

جان اِروینگ، نویسنده و فیلمنامه نویس آمریکایی جایی گفته: «موراکامی خوانندگانش را با معتادان به هرویین مقایسه می‌کند و این شاید این یکی از دلایلی است که او مدام جنس خالص‌تر ارائه می‌کند.”

سال‌هاست علاقه‌مندان «موراکامی» به‌خصوص کتاب‌خوانان انگلیسی، منتظر اعطای جایزه نوبل به او هستند. تعداد کمی از منتقدان این رمان‌نویس ژاپنی انکار می‌کنند که کارهای ابتدایی او ـ که از تلفیق سبک و شیوه‌ی غربی با زندگی ژاپنی و تاریخ این کشور پدید آمدند ـ او را  در دسته‌ی نویسندگان نوبل قرار می دهد.

مهم‌ترین موضوع در آثار موراکامی، انتقال مفاهیم مهم و پیچیده فلسفی به زبان ساده است. چراکه داستان‌های فلسفی بسیار هستند؛ اما انتقال آن به زبان ساده را کمتر دیده‌ایم. موضوعی که، موراکامی در آن موفقیتی چشمگیر داشته و توانسته این مفاهیم را که بسیار به کار مردم می‌آیند، به راحتی انتقال دهد. علاقه مندان به مفاهیم فلسفی از بیشترین مخاطبان آثار موراکامی هستند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.