کتاب ابله داستایوفسکی را بیشتر بشناسیم

0 793

کتاب ابله ، اثر فئودور داستایوفسکی، نامی پر آوازه در حوزه‌ی ادبیات و اخلاقیات انسانی‌ست. در جامعه‌ای که در آن بیش از هر چیز بی‌اخلاقی حاکم است، چگونه می‌توان اخلاقی باقی ماند؟ شاید بتوان این سوال را پرسش اساسی این کتاب دانست.

در کتاب ابله، روایت زندگی فردی را می‌خوانیم که معصومیت خود را در تمام شرایط حفظ می‌کند. این معصومیت تا حدی بالاست که ما را به یاد زندگی مسیح می‌اندازد.

پرنس میشکین آخرین فرزند از خانواده‌ای برجسته اما برشکسته است. او که اقامتی طولانی در سوییس داشته است حالا برای مداوای بیماری خود، به میهن بازمی‌گردد. سادگی که در وجود میشکین است در چشم دیگران بیش از هر چیز به بلاهت می‌ماند و از او یک ابله ساخته است.

اختلالات و بحران‌های روانی، عصیانگری و درگیری‌های ذهنی، کتاب ابله را بیش از هر چیز به داستانی واقعی نزدیک می‌کند و باعث می‌شود تا این کتاب یکی از پرفروش‌ترین آثار داستایوفسکی باشد.

قداست مسیحی با روایتی جدید

ایده‌ی اصلی بیشتر رمان‌های قرن نوزدهم میلادی، از کتب مقدس مسیحیت،‌ مانند انجیل، گرفته شده است. داستان‌های این دوران سرشار از هجو، دیالوگ، تقابل خیر و شر و احساس گناه هستند. شاید همین مسئله باعث شد تا فئودور داستایوفسکی بیش از هر چیز به مسئله‌ی ایمان در آثارش بپردازد. او در توصیف کتاب ابله یک جمله‌ی کاربردی می‌گوید: به تصویر کشیدن یک انسان کاملا معصوم و زیبا.

از همین جمله می‌توان دریافت که در کتاب ابله بیش از هر چیز با انسانی کامل و اخلاقی روبرو هستیم. پرنس میشکین درواقع ترکیبی از روح ساده انگارانه‌ی دون کیشوت و مسیح در دنیایی غیر مسیحی‌ست.

این سبک از نگارش و پرداختن به ویژگی‌های مثبت اخلاقی، از جهاتی کار را برای هر نویسنده‌ای سخت می‌کند. چرا که علاقه‌ی انسان‌ها در مطالعه‌ی کتاب و رمان، بیشتر رذیلت‌های اخلاقی یا نهایتا شخصیت‌های خاکستری‌ست.

وقتی به سراغ شخصیت‌های خوب و معصوم می‌روید باید از تمام داستان‌های هیجان انگیز که ممکن است با رذیلت‌های اخلاقی به وجود بیایند دوری کنید. شخصیت‌های داستان شما دروغ نمی‌گویند تا با دروغ آن‌ها گره‌ای در داستان ایجاد شود. آن‌ها هیچ کار غیر اخلاقی انجام نمی‌دهند تا بتوانید با کمک آن داستانتان را پر چالش و خواندنی کنید.

شاید همین مسائل باعث شد که داستایوفسکی از کتاب ابله انتظار بازخورد مثبت از سوی مخاطبان و همچنین درآمد مالی نداشته باشد. در واقع او این کتاب را بدون هیچ چشم داشتی نوشت. داستایوفسکی کتاب ابله را نوشت تا برای یک بار هم که شده، حرف‌هایی را که مدت‌ها در سینه‌اش سنگینی می‌کرد نوشته باشد. او با نوشتن ابله، پا را از مرزهای مالی و حتی حرفه‌ای فراتر گذاشت. نوشتنی که بدون شک برای داستایوفسکی، هم سرشار از شکنجه بود و هم سرشار از فشار روانی.

ابله ، آینه‌ای روبروی داستایوفسکی

ابله برخلاف کارهای قبلی داستایوفسکی، در خارج نوشته شد و توسط همسر دوم او آنا گریگوریونا برای چاپ آماده شد. در طول نگارش همین کتاب بود که دختر کوچک داستایوفسکی از دنیا رفت. او برای فراموش کردن رنج‌های زندگی، تا سر حد مرگ قمار می‌کرد و در این زمان به حملات صرع دچار شده بود. آنا در این مدت همراه داستایوفسکی ماند و نسخه‌های چرک‌نویس کتاب را برای خود نگه می‌داشت تا شاید روزی بتوان آن را چاپ کرد.

شاید به همین دلیل باشد که فصل‌های ابتدایی داستان، با روایتی قوی و مستحکم روبرو هستیم. اما به مرور و در فصل‌های بعدی با آشفتگی و ذهنی پریشان روبرو می‌شویم که اتفاقا داستان را زیبا کرده‌ است.

روانشناسی و کتاب ابله

تا به حال روانکاوی شده‌اید؟ نمی‌دانیم پاسختان مثبت است یا منفی اما در هر دو صورت باید بدانید که تجربه‌ی بسیار عجیبی‌ست. اگر روانکاوتان قدری کار درست باشد، تحت هیچ شرایطی نمی‌توانید دروغ بگویید. ممکن است فکر کنید راست گفتن چیز ساده‌ای‌ست و می‌توان صادق بود. اما باید بگوییم که دروغ‌هایی وجود دارند که حتی خودتان هم از وجود آن‌ها بی‌خبرید. در وجود تک تک ما دروغ‌هایی وجود دارد که تا جایی ناگوارند که حتی حاضر نیستیم برای یک لحظه با آن‌ها مواجه شویم. در طول جلسات روانکاوی آنچه در ظاهر به نظر می‌رسد این است که مراجع بر روی کاناپه‌ای راحت لم داده و آغاز به صحبت می‌کند. نمی‌خواهیم بترسانیمتان اما در واقع مراجع در فرایند روانکاوی باید تمام چیزهایی را که در تمام عمر از دیدنشان اجتناب می کرده یک بار برای همیشه ببیند و بداند که این‌ها همه بخشی از وجود اوست.

صحبت کردن درباره‌ی این بخش‌های ناخوشایند از وجودمان نیاز به شجاعتی فراانسانی دارد. شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از افراد حتی هنگامی که در اوج مشکل‌اند، جرئت مراجعه به روانکاو را ندارند.

داستایوفسکی در اکثر آثارش از جمله کتاب ابله، خود را مراجع و مخاطب را یک روانکاو حرفه‌ای فرض می‌کند. او در تلاش است که در صادقانه‌ترین و واقع‌انگارانه‌ترین شکل ممکن با مخاطب ارتباط برقرار کند.

حالا می‌فهمیم که چرا داستایوفسکی یکی از نویسندگان مورد علاقه‌ی زیگموند فروید بود!

کتاب ابله ، نبردی در حوزه‌ی اخلاقیات

در کتاب ابله هم مانند کتاب جنایت و مکافات با تقابل بین خیر و شر و اخلاقیات روبرو هستیم. آنچه که این دو اثر را از هم مجزا می‌کند این است که ابله از نگاهی قدیس‌وار به بررسی روابط انسانی می‌پردازد.

 یکی دیگر از مسائلی که به ارزش این کتاب می‌افزاید پرداختن به مسئله‌ی مرگ است. چه در تقابل با تابلوی نقاشی که پیکر عیسی مسیح را بعد از مرگ به تصویر کشیده است وچه در توصیف صحنه‌ی اعدام یک قاتل فرانسوی به وسیله‌ی گیوتین. در تمام این موارد کتاب ابله به ما یادآوری می‌کند که مرگ عمری اجتناب ناپذیر است. حتی اگر سن کمی داشته باشیم و در سلامت کامل جسمانی به سر ببریم.

ردپای این مرگ اندیشی را هم می‌توان در زندگی شخصی داستایوفسکی پیدا کرد. جایی که او به اعدام محکوم شد اما در آخرین لحظه مشمول عفو سلطنتی شد. داستایوفسکی در شرایطی از مرگ نجات پیدا کرد که مرگ یکی از دوستانش را در همان روز و در جوخه‌ی اعدام دید.

با همه‌ی ویژگی‌های یگانه و منحصر به‌فردی که کتاب ابله دارد، باید اعتراف کنیم که خواندن آن کار چندان ساده‌ای نیست. علیرغم ترجمه‌ی روان و شیوای کتاب، وجود پیچیدگی‌های فراوان در ادبیات کلاسیک روسی و همچنین شخصیت‌های متعدد با نام‌های مشابه، دست به دست هم می‌دهند تا هر کسی از پس مطالعه‌ی ابله برنیاید. همه‌ی این عوامل باعث می‌شوند تا کتاب صوتی ابله به محصولی منحصر به فرد و باب طبع مخاطب تبدیل شود پس متنمان را با این جمله به پایان می‌بریم:

خانم‌ها و آقایان! این شما و این کتاب صوتی ابله اثر فئودور داستایوفسکی. محصولی جدید از نوار.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.