جامعه شناسی نخبه کشی نوشته علی رضاقلی

0 182

حسنک را پای دار آوردند.. و خلق همه به درد می گریستند

مایۀ اصلی کتاب مطرح کردن و البته پاسخ دادن به این سوال است که : (آیا تغییر و اصلاح در ساخت و بافت جوامع به دست نخبگان از بالا انجام می شود یا بر اثر تحول در زمینه و بستر اجتماعی و از پائین؟) (پشت جلد کتاب) و در حاشیۀ این سوال، مباحثی دیگر مطرح می شود، اعم از تشریح مباحث نظری در زمینۀ برخورد نخبگان با اجتماع و بالعکس، ریشه یابی و شکافتن عادات تاریخیِ اجتماعی و اقتصادی مردم ایران و تفاوت های آن با جامعۀ صنعتی غرب، ذکر نمونه هایی از عدم کارآیی و شکست اصلاحات از بالا در ساختارهای کلی اجتماع است.

برخلاف نقد متواضعانۀ نویسنده مبنی بر اختصار و سطحی بودن پژوهش، تیراژ سی و اندی کتاب در مدت زمانی کمتر از بیست سال (تازه در عرصۀ بی رونق کتاب و کتابخوانی در ایران) نشان از اهمیت کتاب دارد و البته نیاز مبرمی که به بررسیِ معضلاتی اینچنین وجود دارد. علاوه بر این زبان ساده و بی پیرایۀ نویسنده- هرچند ممکن است مورد انتقاد عده ای از اهالی قلم قرار گیرد-احتمالاً از دلایل استقبالِ مخاطبان غیرمتخصص ولی علاقه مند بوده است.

کتاب شامل دو بخش عمده است: بخش اول به بررسی ضعف هایِ ریشه ایِ فرهنگ و اقتصادِ جامعۀ ایران در چند قرن اخیر می پردازد که از قضا مصادف است با پیشرفت های عمده و عمیقِ اروپا و البته تقابل محتومی که از پس این تغییرات حاصل شد. هرچند ستون اصلی مباحث این بخش از کتاب، تبارشناسی و ریشه یابی مشکلات، یا به عبارت دیگر بررسی آنها با نوعی نگرش تاریخی است، اما بحث های نظری در مورد چگونگی عملکرد اهرمهای اجتماعی و پیش آورنده ها و پس آینده های آنها نیز در آن دیده می شود. به طور کلی بخش اول ذکری است مفصّل از مقدمۀ کتاب و گویا برخلاف برداشت اولیه مهمترین بخش کتاب نیز همین قسمت است.

اما بخش دوم کاملا دیدگاهی تاریخی دارد به زندگی و عملکرد سه شخصیت مهم، که به ادعای نویسنده اصلی ترین قربانیان نهادِ قدرت در زمینۀ برخورد ناعادلانه با نوابغ در قرون اخیر بوده اند و کمابیش به فرجام و سرانجامی مشابه با یکدیگر دچار شده اند. هر سه سودای اصلاح از جایگاه قدرت سیاسی را در سر پرورده اند،  هرسه در شرایط نامساعد سیاسی به قدرت رسیده اند، هرسه با توطئۀ خارجی و داخلی و همکاری عجیب بیگانه و خودی به قتل رسیده اند یا تبعید شده اند، و البته هرسه نابغه اند. این بخش از کتاب با رعایت سیر زمانی، با فصلی در توضیحِ زمانۀ و مصائب قائم مقام فراهانی آغاز می شود و پس از برگذشتن از فصل مفصّلی در مورد هنجارشکنی های امیرکبیر با شرح و بررسی زندگی مصدق و آنچه بر او گذشت به پایان می رسد؛ و چنین نتیجه می گیرد که : (در آن زمان که فرهنگ ایران با همکاری بیگانگان،… زندان مصدق را به رنج خودسازی ترجیح داد… داور تاریخ گفت تا برگورش بنویسند: کسی که در اینجا غنوده است/ هزار سال در تولّد خویش تأخیر داشت/ او معاصر خویش نبود/ و کاسۀ سفالین فکرش گنجایش خرد دورانش را نداشت/ و جسم بیمارش توان پیمودن را/ دریغا “که با اشک شوق آمدی”/ و در منجلاب سفاهت رفتی) (ص، ۲۲۹)

و براستی پیامد معاصر خویش نبودن و غافل ماندن از قافله ی تندرو زمان، چیزی جز آنچه بر تاریخ چند قرن اخیر ما رفته، نمی توانست باشد.

تنبلی در کار و کاهلی در تفکر اقتصادی، دوری از تلاش روزانه و بهره بردن از نان بادآوردۀ دلالی و واسطه گری، رشوه خواری و خودفروشی، کوته بینی در تحلیل جایگاه انسان و وطن و نیاز دوطرفۀ این دو به یکدیگر، پذیرش خرافات، بی سوادی از گذشته و آینده و قناعت به حالِ بی برنامه، و … طومار بلند بالایی از صفات مذموم در مورد نقاط تاریک روحیۀ اجتماعی یک ایرانی هستند، که خواندن کتاب – احتمالاً- برای هر خواننده ای القاگر آنها خواهد بود. اما در تحلیل نهائی باید گفت که مطالعۀ پژوهش کوتاه اما تأثیرگذار علی رضاقلی، خواننده را به پذیرش واقعیت، تفکر در اشتباهات ممکن برای هر انسان و سعی در اصلاح آنها دعوت می کند.

کتاب صوتی جامعه شناسی نخبه کشی را از سایت نوار دانلود کنید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.