کوری؛ برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبی 1988

0 731

ژوزه ساراماگو؛ کارگری که جایزه نوبل گرفت!

ژوزه ساراماگو(2010-1922)، نویسنده‌ی پرتغالی و برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات در سال 1998 برای کتاب کوری است. در این مقاله با نوار همراه شوید تا با ژوزه ساراماگو و سپس، کتاب کوری را به طور کامل بشناسید!

اولین رمان او به نام کشور گناه در ۱۹۴۷ به چاپ رسید ولی ناکامی او برای کسب رضایت ناشر برای چاپ کتاب دومش موجب شد رمان‌نویسی را کناربگذارد، تا این که با انتشار کتاب بالتازار و بلموندا در سال ۱۹۸۲ و ترجمه آن به انگلیسی در ۱۹۸۸ شهرت به سراغ او آمد، رمانی تاریخی که به انحطاط دربار پرتغال در قرن شانزدهم می‌پردازد.

کوری؛ برنده ی جایزه نوبل ادبی 1988

سبک نویسندگی ژوزه ساراماگو

منحصربه‌فردترین ویژگی آثار ساراماگو، عدم کاربرد نشانگان سجاوندی به صورت متداول و استفاده از جملات بسیار طولانی است، که گاه در درون آن زمان نیز تغییر می‌کند.

او از میان علایم نگارشی تنها از نقطه و ویرگول استفاده می‌کند و از سایر علامات که مثلا جمله سوالی را مشخص می‌کند یا آن را در گیومه می‌گذارد و… کاملا می‌پرهیزد. گفتگوهای شخصیت‌های داستان را پشت سرهم می‌نویسد و مشخص نمی‌کند که کدام جمله را چه کسی گفته و به ندرت یک پاراگراف را تمام می‌کند.

بسیاری از منتقدان ادبی ساراماگو را در ردیف نویسندگان پیرو سبک رئالیسم جادویی قرار داده و آثار او را با نویسندگان اسپانیایی زبان آمریکای لاتین مقایسه می‌کنند اما او خود را ادامه دهنده ادبیات اروپا و تاثیر پذیری خود را بیشتر از گوگول و سروانتس می‌داند.

ساراماگو گاه در دل داستان‌های خود از جملات طعنه آمیزی استفاده می‌کند که ذهن خواننده را از حوادث تخیلی و غالبا تاریخی داستان خود به واقعیت‌های جامعه امروز معطوف می‌کند. نوک پیکان کنایه‌های ساراماگو معمولا مقدسات مذهبی، حکومت‌های خودکامه و نابرابری‌های اجتماعی است.

ساراماگو، سبک نگارش بدیع و بسیار جالب توجهی داشت و بدون هیچ محدودیتی، تاریخ، واقعیت و خیال را در هم می آمیخت.

کوری؛ برنده جایزه نوبل ادبی 1988

ژوره ساراماگو؛ نویسنده‌ای که سیاست را به داستان گره زد!

داستان‌های ژوزه ساراماگو، انسان هایی عادی را به تصویر می کشد که زیر سلطه‌ی نهادهایی قدرتمند و یا نظام های اجتماعی در حال فروپاشی، با سختی‌ها و پیچیدگی‌های زندگی رو به رو می‌شوند.

ساراماگو، کمونیست بودن خود را خیلی صریح و بی‌پروا اعلام می کرد. او در دهه‌ی پنجم زندگی خود و بعد از نوشتن مجموعه کتاب‌هایی که پیشینه‌ی قدرت در پرتغال را به چالش می‌کشیدند، به رمان نویسی شناخته شده و حرفه ای تبدیل شد.

رمان‌های معناگرا و پرمفهوم ساراماگو توانستند ارتباط بسیار خوبی هم با منتقدان و هم با مخاطبان برقرار کنند و باعث شدند که این نویسنده مدت‌ها قبل از بردن جایزه نوبل ادبی، به عنوان یکی از برجسته ترین رمان‌نویسان جهان شناخته شود. ساراماگو همیشه به خاطر آثار خود مورد تحسین و تمجید قرار می‌گرفت اما اظهارات سیاسی گزنده و تند و تیز او، انتقادهای زیادی را در پی داشت.

هارولد بلوم، منتقد برجسته ی آمریکایی، اظهار نظرهای سیاسی ساراماگو را نظرات یک استالین گرای پرتقالی دانست اما همچنان ساراماگو را بعد از فیلیپ راث، برترین نویسنده‌ی دنیا در نظر می‌گرفت.

از آثار معروف ژوزه ساراماگو می‌توان به انجیل به روایت عیسی مسیح، مرد تکثیرشده، بینایی، وقفه در مرگ، سفر فیل و دفتر یادداشت اشاره کرد!

کوری؛ برنده ی جایزه نوبل ادبی 1988

رمان کوری؛ اعتراضی مدنی به یک بیماری مدرن

کوری یک رمان خاص است، یک حکایت اخلاقی مدرن. کوری در واقع دشنامی است که نویسنده نثار جوامع بشری می کند، جوامعی که محبت انسان ها به یکدیگر روز به روز در آن ها کمرنگ تر می شود و سرپیچی از قوانین و مقررات فزونی می یابد. وضعیتی که شهر بی نام ساراماگو به آن دچار می شود، تقاص سرپیچی های مردم از اصول انسانی است.
ساراماگو می گوید: ” این کوری واقعی نیست، تمثیلی است. کور شدن عقل و فهم انسان است. ما انسان ها عقل داریم ولی عاقلانه رفتار نمی کنیم.” همانطور که شهر بی نام و نشان است، شخصیت ها هم نامی ندارند: “پیرمردی که یک چشمش را با چشم بند سیاه می بست”، یا “همسر دکتر”، یا “زن مردی که اول کور شد”. گویا این نحوه ی نام گذاری در ادبیات کلاسیک پرتغال هم وجود داشته است، همانطور که نمونه اش را در ادبیات کلاسیک خودمان هم داریم.
داستان کوری در یک چهارراه آغاز می شود. چراغ راهنمایی زرد، قرمز و سبز می شود. انتخاب این مکان برای شروع داستانی که درباره‌ی رعایت نکردن حقوق دیگران است، کاملا بجا و هوشمندانه است. مردی که پشت چراغ قرمز انتظار می‌کشید به ناگاه کور می‌شود و چشمانش را سفیدیِ تابناکی که مثل دریای شیر همه چیز را در خود غرق می کند در بر می گیرد.

کوریِ مجازی؛ کوری داستان ساراماگو

نویسنده بارها در کتاب کوری این موضوع را صریح یا در پرده به خواننده گوشزد می‌کند که این کوری مجازی است. در کوری فیزیکی یا حقیقی تمام رنگ‌ها از بین می‌روند و همه چیز در سیاهی غرق می‌شود. اما کوری مردم در این کتاب، سفید است. در انتخاب این رنگ رازی نهفته است.

کافی بود نویسنده به جای سفید، سیاه یا رنگ دیگری را، برای کوریِ مورد نظر خود برگزیند تا ساختار استعاری کتاب کوری به شدت آسیب ببیند. این سفیدی و آن زشتی که زندگی را در این کتاب فرا می گیرد از استعاره های کلیدی این رمان هستند.
کوری شیوع پیدا می کند. کوران از خانه و کاشانه ی خود آواره می شوند و دولت آنها را در بازداشتگاه نگه می دارد.
نویسنده تمام سعی خود را به کار می برد تا زشت ترین، کثیف ترین و سخت ترین وضع ممکن را برای کوران ترسیم کند. کثافتی که در این رمان زندگی بشر را فرا می گیرد در کمتر رمانی به تصویر کشیده شده است.

دیدگاه ساراماگو به وجود زنان در کتاب کوری

دلیل کور نشدنش این است که او تنها کسی است  که وظیفه ی همسری خود را در هیچ حال فراموش نمی کند، او خود را به کوری می زند تا همراه همسر به بازداشتگاه برده شود. روزهایی که در بازداشتگاه توصیف می شود سراسر رنج و سختی است و مدام بدتر می شود.
در این میان همسر دکتر که نماد احساس مسئولیت، عشق و آگاهی است مسئولیت بزرگی بر عهده دارد و از طرفی دیدن حقایق برای او درد بزرگی است. سرانجام وقتی که پلیدی همه جا را در بر گرفته، کوران از بازداشتگاه رهایی می یابند. گروه گروه به شهر می آیند، اما شهر را زباله دانی متروک، ویرانه و بدون امکانات می یابند.
از این به بعد پیام کتاب کوری در قالب اتفاقاتی نمادین بیان می شود.
کوری؛ برنده جایزه نوبل ادبی 1988

کتاب کوری؛ برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات در سال 1988

کتاب کوری را می‌توان کتابی انتقادی نسبت به هنجارهای اجتماعی جهان مدرن در نظر گرفت. از این منظر به مسئله ناکاملی و محدودیت‌های فناوری و دانش انسان نیز، وقتی که پرسش تشخیص و درک نیازهای اولیه انسان مطرح می‌شود، اشاره می‌کند.

این رمان به مشکلاتی پایه‌ای در زندگی همچون گرسنگی و بیماری می‌پردازد و البته این مساله حالتی کنایی دارد، چون ساراماگو تمدنی را توصیف می‌کند که دارای بافت‌هایی پیشرفته بوده و در طول قرن‌ها توسعه، تکامل یافته است و با این حال در تامین نیازهای اولیه انسان به هنگام بروز بحران درمانده است.

در واقع تیمارستان روانی که افراد کور مجبورند آن‌جا بمانند آینه‌ای از زندان‌های امروزی خودمان است. ترس و وحشت اوج می‌گیرد، و نهایتا این حقیقت نمایان می‌شود که کوری نمادی از جهل و نادانی است که فراگیر شده و به جایی می‌رسد که دیگر بین زندگی نابینایان، دنیای تاریک زندانیان و افراد معمولی بیرون از تیمارستان تفاوتی باقی نمی‌ماند.

دیدگاه فلسفی ژوزه ساراماگو در کتاب کوری

 از دیدگاهی فلسفی، ژوزه ساراماگو به مسئله جهل و نادانی به عنوان مرضی مسری و خطرناک در میان انسان‌ها می‌پردازد.

برای تاثیرگذاری بیشتر روی خواننده، نویسنده نشان می‌دهد که چگونه یک چشم پزشک که کارش درمان مشکلات بینایی دیگران است هم یکی از قربانیان این بیماری مسری می‌شود. آنچه ساراماگو در کتاب کوری به صورتی استعاری بیان می‌کند این است که معدود افراد روشنفکری هم که در جامعه قادر به تشخیص بیماری‌های اجتماعی هستند نیز در بلند مدت ممکن است چشم بر نیازهای دیگران ببندند و از آن‌ها غافل شوند.

مساله بدتر و تاسف‌آورتر این است که گاهی این افراد روشنفکر با اینکه کاملا به عواقب مشکلات آگاهند اما باز هم همچون مردم ناآگاه و کوته فکر رفتار می‌کنند.

کتاب صوتی کوری با صدای تایماز رضوانی را از نوار بشنوید

پوستر کتاب صوتی کوری

کتاب صوتی کوری با صدای تایماز رضوانی، رمانی بسیار شنیدنی و قابل تامل است.

شما می‌توانید این کتاب صوتی را از سایت یا اپلیکیشن نوار دریافت کنید!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.