زیگموند فروید و نظریههای تکاندهندهاش
چرا فروید را پدر علم روان کاوی میدانند؟
یکی از افراد توانمندی که نظریات وی نقطهی عطفی در علم روانشناسی بوده، زیگموند فروید پدر علم روانکاوی است. فروید یکی از متفکران عصر خود بود، که تحول عظیمی در علم جوان روانشناسی پدید آورد و گرایش روان کاوی را به دنیا معرفی نمود.
در این مقاله از نوار با ما همراه باشید تا به طور مفصل به زیگموند فروید و نظریاتش بپردازیم. اما پیش از آن، پیشنهاد ما مطالعهی مقالهی روان کاوی و تاریخچهی آن در همین وبلاگ است.
زیگموند فروید که بود؟
زیگموند فروید (1939-1856)، عصبشناس برجستهی اتریشی و بنیانگذار علم روان کاوی به عنوان یک روش درمانی در روانشناسی بود.
زیگموند فروید از بزرگترین نظریهپردازان و فردی تاثیرگذار در تاریخ شکلگیری علم روانشناسی است که بنیان یکی از نظامهای غالب در روانشناسی یعنی روان تحلیل گری را نهاد.
فروید درباره مباحث گوناگون از جمله دستگاه ذهن، شخصیت، دورههای تحولی انسان از دید روانی جنسی و … در کتب و رسالات خود آثار زیادی به جای گذاشته که همواره با وجود گذشت سالهای زیاد همچنان مورد استفادهی روانشناسان است و تعداد قابل توجهی از روانشناسان پیرو مکتب او میباشند.
او همچنین درباره عقدههای روانی، مکانیسمهای دفاعی(روانی)، نمادها، رویاها و تحلیل آن، هیپنوتیزم، تداعی آزاد و… نظریاتی را مطرح کرده و تا پایان عمر خود همواره پیرامون مکتب خویش فعالیت داشته و برای توسعه آن به کار و فعالیت پرداخته است.
لایههای ناخودآگاه روان انسان از منظر فروید
فروید، نخستین فردی به شمار میرود که این رشته اطلاعات پراکنده را تبدیل به یک نظریه کرد. بنا بر نظر فروید، رویا شاهراهی برای دستیابی به ناخودآگاه است.
فروید با تفسیر رویا تلاش کرد پی به علت روان رنجوری ببرد. نتیجه این پژوهشها کتاب «تفسیر رویا یا تعبیر خواب» شد که از آن به عنوان یکی از دورانسازترین کتابهای سده بیستم نام میبرند.
فروید درباره امکان دستیابی انسان به خوشبختی تردید داشت. او میان غریزههای بشری و نیروی بازدارنده جامعه، تعارضی جاودانه میدید. اگرچه او خوشبختی را هدفی غیر واقعبینانه میدید اما روان کاوی را وسیلهای برای کاهش اضطراب و روان رنجوری بشر میدانست.
نظریه فروید منتقدان بسیاری پیدا کرد. از جمله آنها یکی از بزرگترین شاگردان او کارل یونگ است که خودش پایه گذار مکتب روانشناسی تحلیلی شد.
مکتبهای روانشناسی اگزیستانسیالیست و روانشناسان اومانیست از بزرگترین منتقدان روان کاوی هستند.
نظریههای زیگموند فروید
زیگموند فروید در اولین مطالعات خود سه حالت از خود آگاهی را معرفی نمود:
1- خودآگاهی: بخشی از ذهن است که از افکار و اعمال خود، آگاه است و در این قسمت تمامی جریانات تفکر هوشیارانه صورت میپذیرد.
2- نیمه آگاهی: منطقهای در بین خودآگاه وناخودآگاه است که به هنگام نیاز اطلاعات آن به یاد آورده میشود.
3- ناخودآگاهی: بخشی از ذهن است که خارج از محدوده ی آگاهی بوده و از خاطرات سرکوب شدهی افراد پوشیده شده است که به سختی و توسط هیپنوتیزم یادآوری میشوند.
این نظریه، یک نظریهی کلی بود که فروید آن را اصلاح کرد و به سه قسمت نهاد، خود و فراخود به دنیا معرفی کرد.
تعریف نهاد، خود و فراخود
- نهاد یا همان اید، بخشی از ذهن است که کودک با آن متولد میشود و تمامی بخشهای دیگر نیز از اید نشات میگیرند.
نهاد مملو از نیازهای خود دوستانه و غریزی است که تنها از اصل لذت پیروی میکند یعنی آنکه فقط در صدد برآورده ساختن لذتهای کودک است و از فرایندی پیروی میکند که فروید آن را فرایند اولیه یا نخستین تفکر مینامد. - خود یا همان ایگو یا من بخشی از ذهن است که طبق اصل واقعیت عمل میکند و در واقع خود همچون سواری است که کنترل جهت دادن به اسب یا نهاد را در دست دارد. به عنوان مثال اگر نهاد نیاز یه شیر خوردن داشته باشد خود واقعیت را میسنجد و آن را به زمان دورتری مینهد.
- فراخود یا همان فرامن بخشی از ذهن است که رفتار فرد را زیر نظر میگیرد و او را سرزنش می کند و از اخلاقیات درونی الگو میگیرد که در سالهای 5 یا 6 سالگی آموخته میشود.
فراخود به بخشهای وجدان و منِ آرمانی تقسیم میشود. وجدان از رفتارهایی که کودک به خاطر آنها تنبیه میشود، تشکیل میشود و من آرمانی هم از رفتارهایی که کودک به خاطر آنها پاداشی را دریافت میکند، تشکیل میشود.
رشد روانی-جنسی از دیدگاه فروید
دیدگاه فروید در مورد رشد شخصیت تا حد زیادی متاثر از دیدگاه او نسبت به اهمیت غریزه جنسی است و به همین جهت مراحل مختلف رشد شخصیت را با توجه به مناطق شهوتزا نامگذاری کرد.
او اعتقاد داشت که در سنین مختلف یکی از مناطق شهوتزای بدن اهمیت بیشتری مییابد؛ یعنی مرکز تعارض میشود که کودک باید پیش از آنکه قدم به مرحله بعدی بگذارد، آنها را به شکل رضایت بخشی حل کند.
یکی از خطراتی که کودک را در هر مرحله از رشد شخصیت تهدید میکند؛ تثبیت است که به دلیل تعارضهای حل نشده یا به دلیل ارضای افراطی نیازهای آن مرحله اتفاق میافتد و بخشی از انرژی روانی در همان مرحله باقی میماند و این تثبیت باعث میشود که فرد در دوره بزرگسالی رفتارهای مراحل قبل تر را از خود نشان دهد که به نوعی عدم پختگی و رشد نایافتگی شخصیت تفسیر میشود.
مراحل رشد شخصیت از دیدگاه فروید چیست؟
مراحل رشد شخصیت از دیدگاه زیگموند فروید عبارتنداز:
1- مرحلهی دهانی : نخستین مرحله رشد روانی – جنسی که از تولد تا دو سالگی را دربر میگیرد، مرحله دهانی است. درطول این دوره دهان منبع اصلی لذت کودک است. این لذت ناشی از مکیدن، گازگرفتن و بلعیدن همراه با احساس لبها، دهان و گونههاست.
2- مرحلهی مقعدی: جامعه در قالب والدین، در نخستین سالهای زندگی کودک به طور عمده تسلیم نیازهای کودک که در واقع نیازهای نهاد است، میشود و خود را با خواستهای او سازگار میکند و در مقابل سازگاری نسبتا اندکی را از کودک انتظار دارد.
اهمیت این مرحله از آن جهت است که با شروع آموزش آداب دفع کودک باید یاد بگیرد که لذت ناشی از دفع را به تاخیر اندازد و این اولین بار در طول زندگی کودک است که خواست نهاد با تلاش والدین برای به نظم کشیدن زمان و مکان عمل دفع تداخل میشود.
3- مرحلهی تناسلی : در حدود چهار یا پنج سالگی کودک وارد مرحله سوم رشد شخصیت میشود. در این مرحله کانون لذت از ناحیه مقعد به اندامهای تناسلی منتقل میشود.
4- مرحلهی نهفتگی : فروید معتقد بود که پس از سه مرحلهای که کودک سپری کرد، در حدود شش سالگی وارد مرحله آرام از زندگی خود میشود. در طول این مرحله غریزه جنسی به طور کامل خفته است و در ظاهر به صورت فعالیتهای درسی، سرگرمیها، ورزش و گسترش دوستیها با افراد همجنس متجلی میشود.
5- مرحلهی جنسی : از نظر فروید آخرین مرحله از رشد روانی- جنسی شخصیت هنگام بلوغ آغاز میشود. بدن از لحاظ فیزیولوژیکی، در حال پختگی است و اگر فرد در هیچ یک از مرحلههای پیشین تثبیت عمدهای نداشته باشد؛ میتواند یک زندگی غیر روان رنجور و رابطههای بهنجار دگرجنسخواهانه داشته باشد.
معروفترین آثار زیگموند فروید
فروید در زمینهی روان کاوی و مباحث مربوط به آن آثار قابل توجه و مهمی را به جامعهی روان کاوی عرضه کرده است.
آثار مهم وی عبارتند از:
پژوهشهایی درباره هیستری (1895)، تعبیر رویا (1900)، آسیبشناسی روانی زندگی روزمره (1901)، سه مقاله درباره نظریه جنسیت (1905)، توتم و تابو (1913)، درباره خودشفتگی (1914)، خود و نهاد (1923)، آینده یک پندار (1927) و… .
فروید در سال 1939، در حالی که در حال انجام مطالعهی تحقیقاتی در مورد هیتلر بود؛ بر اثر سرطان سقف دهان چشم از جهان فروبست. سه روز بعد از مرگ فروید، جسد او در شمال لندن سوزانده شد.
خاکستر فروید به پایهای که توسط پسرش ارنست برای گلدان عتیقهای که فروید از پرنس بناپارت دریافت کرده بود و آن را سالها در اتاق مطالعه خود در وین داشت طراحی شده بود تبدیل شد بعد از اینکه همسر فروید در سال ۱۹۵۱ درگذشت؛ خاکستر او هم در این گلدان گذاشته شد.
چگونه فروید بخوانیم؟
کتاب صوتی چگونه فروید بخوانیم؟ دربردارنده حدودا ۱۰ قطعه کوتاه از نظرات فروید است که نویسنده هر کدام از آنها را مو به مو حلاجی میکند تا اندیشههای محوریشان را بازنماید.
همچنین این کتاب صوتی حکم نقشه راه را دارد و مخاطب بعد از شنیدنش بهخوبی میداند که باید به سراغ کدام یک از کتابهای فروید یا کتابهایی که درباره او نوشته شده، برود.
شما میتوانید کتاب صوتی چگونه فروید بخوانیم را با صدای محسن حکیم معانی از سایت یا اپلیکیشن نوار دریافت کنید.