کتاب راننده تاکسی اثر محمود فرجامی | مجموعه داستان کوتاه طنز
صبحها که خوابالود با تاکسی به سمت محل کارمان میرویم و یا شبها خسته و کوفته در راه رسیدن به خانهایم گاهی تاکسی، محلی میشود برای اندکی آسودن، درد دل کردن و صحبت پیرامون آنچه بر ما میگذرد؛ گاهی مسافری هم عقیدهی ما پیدا میشود و گاهی راننده تاکسی در مخالفت با ما دلیل و برهان میآورد و در نهایت در طول مسیر همین صحبتها و ابراز عقیدهها که اغلب با شوخی و خنده همراهاند، بهانهای میشود برای لبخند زدن. البته گهگاه نیز مسافران و راننده تاکسی تحمل ابراز عقیده مخالف را ندارند و همین باعث درگرفتن دعوایی میشود که حتی با زد و خورد همراه است!
محمود فرجامی با نثری روان و ساده و استفاده از طنزی اجتماعی در قالب کتاب راننده تاکسی به موضوعات و دغدغههای رایج قشر متوسط جامعه پرداخته و از نقطه نظری متفاوت علاوه بر روایت زندگی یک راننده تاکسی که یک سمند قسطی دارد، سعی کرده موضوعاتِ نادرستیکه وارد فرهنگ ما شده را نیز به چالش بکشد. این کتاب شامل ۱۸ داستان کوتاه و یک مقدمه به قلم نویسنده میباشد. موضوعات مطرح شده در کتاب همگی ملموسند؛ از «آدم شناسی رانندههای تاکسی بگیر که همیشه چون روانکاوی قهار از گفتن آن بادی به غبغب میاندازند» و یا «غریب گیر آوردن مسافری خارجی برای گرفتن کرایهای چند برابر نرخ مصوب» تا «تحلیل آنها از گرانی بنزین و نفت و تغییر نکردن نرخ کرایه تاکسیها» و.. همه و همه را ما بارها در بحثهای پیش آمده در اجتماعی کوچک مانند تاکسی شنیده و دیدهایم.
در قسمتی از داستان «فعال» میبینیم که کمپینهای اعتراضات دانشجویی، به نوعی تفریح تبدیل شدهاند و معترضان به دلیل عدمِ باور به آنچه برایش اعتراض میکنند، خود عامل اصلیِ به نتیجه نرسیدن این کمپینها هستند؛ «گفتم پس چی. نکنه فکر میکنی من جدی جدی راننده تاکسیام؟ بابا من خودم اِند اعتراضم. تو دانشگاه دائماً اعتراض میکردم… ذوق کرد گفت شما هم کمپین داشتین؟ این یکی رو دیگه پسر عموهه که دانشجوی دانشگاه رودهنه واسم نگفته بود چیه. گفتم پس چی. اگه اینو نداشتیم پس چی داشتیم؟ دیگه هیجانزده شده بود. پرسید کدوم دانشگاه بودین؟ کمیپنتون دربارۀ چی بود؟ چقدر امضا جمع کردین؟ چندتاش میدانی بود چندتاش اینترنتی؟… خیلی فکر نمیخواست. همچی کوبوندم رو ترمز که سرش خورد به صندلی. به قول هادی، خدا ترمزو واسه نجات از همین دغمسهها خلق کرده…»
و داستانِ «خونسرد» به دغدغههای همیشگی فرهنگیان و تقابل آنها با دغدغههای یک راننده تاکسی که تازه جریمه شده میپردازد؛ گفتم: «ای بابا، معلما که نباید زیاد جوش بزنن… یعنی هر وقت عصبانی بشن میتونن سر سه سوت سرِ محصلا یه بلا ملایی بیارن دلشون خنک شه. بلانسبت شما باشه ما یه معلم جغرافی داشتیم از اون رذلای درجه یک بود. یه روز همچی به ما یه اردنگی زد که خدا شاهده تا دو روز نمیتونستیم درست بنشینیم. دِ آخه یکی نبود بگه بیشرف! واسه یه کت وشلوار بیقابلیت که چسبی شده، تو باید بزنی طفل معصوم مردم رو شل و پل بکنی؟ حالا شکر خدا یه پیکان داشت که مام بعدش سر تا تهشو خط انداختیم و بیحساب شدیم. ولی عرضم اینه که بالاخره معلمها راه خنکی دلشون همواره، اما مای بدبخت چی؟ الان من با این آشخور عوضی چیکار میتونم بکنم؟ میتونم بزنمش؟ مردودش کنم؟ والدینش رو بخوام؟ فوق فوقش زنگ بزنم پلیس و یه نخی بدم، مثلاً بگم رشوه میگیره یا سر پست سیگار میکشه که چار روز اضافه خدمت تو پاچهش کنن. ولی آخه اینم شد دقدلی؟ این واسه من پول جریمه میشه؟»
دربارهی محمود فرجامی:
محمود فرجامی بیشتر با کتاب «بیشعوری» شناخته شدهاست، او این کتاب را در سال ۹۰ ترجمه کرده و پس از سه سال با گرفتن مجوز چاپ، «بیشعوری» در مدتی کوتاه به یکی از پر فروشترین کتابهای سال تبدیل شد. وی علاوه بر ترجمه دستی بر داستان نویسی و روزنامه نگاری نیز دارد. «قصه قسمت»، «قصههای خوب برای گُندههای خوب» و «راننده تاکسی» از مهمترین کتابهای منتشر شدهی محمود فرجامی است. او راجع به داستانهایش در «راننده تاکسی» میگوید ابتدا قرار بوده نمایشنامۀ طنز باشند و به نقد رفتار و عادات اجتماعی ما ایرانیها بپردازند، اما پس از مشورت با بزرگان حوزۀ طنز رویۀ آنها تغییر میکند و به صورت داستانهای کوتاه بازنویسی میشوند.
دانلود کتاب صوتی راننده تاکسی اثر محمود فرجامی | |
کتاب صوتی راننده تاکسی اثر محمود فرجامی کتابی است جمع و جور با درونمایه طنز اجتماعی از داستانهایی که همه روزه در تاکسی اتفاق میافتد آن هم از زبان یک راننده تاکسی! فرجامی در این کتاب اتفاقاتی که همگی بنمایهای از واقعیت دارند را به شکل طنزآمیز از زبان یک راننده تاکسی روایت میکند… |
نظرات بسته شده است.