فیدل کاسترو ، به مارکز دوستِ صمیمیاش پیوست!
فیدل کاسترو، نماد انقلاب کمونیستی در آمریکای لاتین، در ۲۶ نوامبر ۲۰۱۶ در ۹۰ سالگی به دلیل نارساییهای ناشی از کهولت سن، چشم از جهان فرو بست. به گفتهی خانوادهی کاسترو، جسد وی صبح روز شنبه مطابق با آیینهای متداول کوبا سوزانده خواهد شد.
فیدل کاسترو که علاوه بر رهبری انقلاب کوبا در طی سال های ۱۹۵۹ تا ۱۹۷۶ ، سمت نخست وزیر و رئیس جمهوری را نیز در اختیار داشت، زمامداری حزب کمونیست کوبا را نیز بر عهده داشت. وی که به عنوان یکی از شخصیتهای تاثیر گذار در جهان معاصر شناخته میشود، نماد قدرتی است که قادر بود علیرغم فشارهای وارده، استقلال کوبا را علیه امپریالیسم آمریکا حفظ کند. ایدئولوژی حاکم بر دیدگاه کاسترو، ریشه در مسائلی دارد که در دوران جوانیش درک او را نسبت به واقعیتهای اطراف شکل داد و گزند استثمار کارگران در مزارع نیشکر در کوبا را بر او وارد آورد. او از معدود رهبرانی بود که از دوران جنگ سرد باقی مانده بود اما در سال ۲۰۰۶ با استعفا از سمت ریاست جمهوری و به دنبال آن با استعفا از رهبری حزب کمونیست کوبا رسما از قدرت کنارهگیری کرد و از سیاست دوری گزید.
کاسترو از جوانی به زبان های اسپانیایی و انگلیسی و همچنین تاریخ علاقه داشت. هرچند تلاش های زیادی شد تا کاسترو را بر آن دارند که داستان زندگی خود را بنویسد اما این امر تا پنجاه سال پس از آنکه وی در مسند قدرت بود، اتفاق نیفتاد. کتاب “خاطرات شخصی فیدل کاسترو” با ترجمه علی اکبر عبدالرشیدی از سوی انتشارات روزنامه اطلاعات نیز به چاپ رسیده است. وی در این کتاب علاوه بر خاطرات و شرح زندگی خود از دوران کودکی و نوجوانی، در مورد انقلاب کوبا و مسایل مربوط به آن و تاثیر انقلاب وی در جهان سخن می گوید و پرده از اسراری برمیدارد که تا پیش از آن بر همگان پوشیده بود. از نکات جالبی که کاسترو در این کتاب بدانها اشاره کرده است، عبارتند از: خشونت معلمان مدرسه، شکستهای اولیه او در انقلاب، رفاقت او با چه گوارا و پیروزی حیرتانگیز آنها در برابر باتیستا، هم عصر بودن و مقابله با ده رئیس جمهور متوالی آمریکا از آیزنهاور گرفته تا جورج بوش، و مسائل خصوصی زندگیش از جمله تلاش موفقیت آمیز او در ترک سیگار، علاقه وافر کاسترو به رمان های ارنست همینگوی و محاسبه اینکه با اصلاح نکردن صورتش، ده روز کاری را در سال حفظ می کند!
گابریل گارسیا مارکز، نویسنده کتاب مشهور صد سال تنهایی، از جمله نویسندگان نام آشنایی است که مورد حمایت کاسترو بود. مارکز که خود از طرز فکر مارکسیستی برخوردار بود و بواسطهی نبوغش در نویسندگی و سبک منحصر به فردش- رئالیسم جادویی- شخصیتی شاخص و تاثیرگذار بر ادبیات آمریکای لاتین بود، تاثیر شگرفی نیز بر فضای کوبا داشت و اغلب توسط سایر نویسندگان بخاطر حمایتش از سیاست های کوبا مورد نقد قرار میگرفت. مارکز در اولین دیدارش با کاسترو از ظرافت و شوخ طبعی رفتار او سخن میراند که بطور غیرمنتظرهای از او سوال کرده بود: “غذا خوردهای؟” گفته میشود که دوستی بین فیدل کاسترو و گارسیا مارکز چنان صمیمانه بود که کاسترو همواره سیگار برگ مارکز را در هر کجای دنیا که بود، برایش میفرستاد. این تاثیر متقابل دوستی هم در مارکزو هم در کاسترو مشهود است. کاسترو نیز از خبر مرگ دوست دیرینهاش بسیار محزون شد و حتی گفته میشود که تا چند روز در سوگ این فقدان سکوت کرده بود. هر چند بطور عمومی کاسترو در این مورد سخنی نگفت اما برای مراسم یادبود وی در مکزیکو سیتی گل فرستاد.
حال که کوبا یکی از بارزترین شخصیت های سیاسی عصر خود را از دست داده است، بدین مناسبت نه روز عزای عمومی در کوبا اعلام شده است. متیوز از روزنامه تایمز، که ثروتش را بواسطه ارتباطش با فیدل کاسترو از دست داده در مورد فیدل کاسترو گفته است:
“ما تا وقتی که فیدل کاسترو زنده است، با او و هر آنچه که برایش تلاش کرده است زندگی می کنیم و پس از مرگش با شبح روح او زندگی خواهیم کرد.”
نظرات بسته شده است.