کتاب صوتی وقتی نیچه گریست / و نیچه گریه کرد نوشتهی اروین یالوم | از ناامیدی گریستن
اروین یالوم، روانپزشک اگزیستانسیالیست آمریکایی، استاد بازنشستهی دانشگاه استنفورد و نویسندهی آثار داستانی و غیرداستانی است. جدا از آثار وی در زمینهي رواندرمانی، که به طور گستردهای در سراسر جهان خوانده میشود، یالوم همچنین در سطح بینالمللی به عنوان یک رماننویس شناخته میشود – بهویژه بهخاطر رمان پرفروشاش با نام وقتی نیچه گریست (ترجمهی سپیده حبیب، نشر کاروان) یا و نیچه گریه کرد (ترجمهی مهشید میرمعزی، نشر نی). تجربهی یالوم به عنوان درمانگر و دانش وی در زمینهي فلسفه بهوضوح در این رمان نمود پیدا میکند؛ رمانی که میتوان آن را در ردهی رمانهای تاریخی قرار داد. شخصیتهای این نوع رمان، چهرههایی تاریخی با نام واقعیشان هستند و طرح داستان نیز حول حقایق مستند تاریخی، از جمله توصیف دوره، مکان، وضعیت، پسزمینه، ظاهر فیزیکی شخصیتها و در برخی موارد، متن کتاب و یا نامههای منتشرشده، بنا میشود. و اما شخصیتهای واقعی رمان یالوم شامل نیچه، فیلسوف معروف، دکتر جوزف بروئر، درمانگر برجستهی اهل وین که یکی از بنیانگذاران روانکاوی مدرن شمرده میشودو لو سالومه، یک نویسنده روسی است که نیچه به شکلی بیمارگونه به عشقاش دچار است. زیگموند فرویدِ جوان نیز به عنوان شاگرد صمیمی بروئر در رمان ظاهر میشود.
داستان در اکتبر ۱۸۸۲ در یک کافه در ونیز آغاز میشود. لو سالومه – زنی جوان، زیبارو و روشنفکر – از دکتر بروئر میخواهد به دوستاش نیچه کمک کند چرا که او عمیقاً «ناامید است و این خطر میرود که به زندگی خود پایان دهد» (فصل ۱، ترجمهی بازبینیشده). سالومه همچنین توضیح میدهد که نیچه به او پیشنهاد ازدواج داده اما از سالومه، که دلبستهی فیلسوفی به نام پل ری است، پاسخ منفی شنیده و احساساتاش جریحهدار شده است. البته در خارج از داستان، مدرکی وجود دارد که نشان میدهد این اتفاق در واقعیت رخ داده: عکس معروفی که نیچه و ری را در حال کشیدن درشکهای در لوتزرن سوییس نشان میدهد در حالی که سالومه درون درشکه نشسته و تازیانهی کوچکی را در هوا تکان میدهد. بسیاری این لحظه را – در واقع، مسئلهی بین سالومه و نیچه را – با این گفتهی مشهور از کتاب «چنین گفت زرتشت» مرتبط میدانند: «به سراغ زنها میروی؟ تازیانه را فراموش مکن!».
نقشها و گفتگوی شخصیتها، هرچند که – بر اساس پیگفتار نویسنده – عمدتاً از واقعیتهای مطرحشده در زندگینامهها، نامهها و دیگر متونْ برگرفته شده، تاحدی برساخته و زادهی تخیل نویسنده هستند – از جمله برخورد خیالی نیچه و دکتر بروئر. آشنایی نیچه و بروئر، که هر دوشان دچار فکرهای وسواسگونه در مورد زنها و مرگ هستند، به یک روانکاوی دوسویه میانجامد. نکتهی جالب توجه در اینجا، برخورد دو نوع متفاوت از «گفتاردرمانی» است: روانکاوی و مشاورهی فلسفی. به طور سنتی، رسالت روانکاوی پرداختن به احساسات و عواطف انسانی و رسالت فلسفه، اصالت یا اولویت دادن به منطق است. بروئر، که دچار یک تنگنای احساسی شده و علاقهای نیز به مردن ندارد، از فلسفهی بلندمنشانهی نیچه و دیدگاه کیهانی او (amor fati) – مبتنی بر پذیرش درد و رنج برای بدل شدن به انسانی بهتر – به ستوه میآید.
در داستان میبینیم که رویکرد اول – یعنی پرداختن به احساسات و عواطف انسانی – به تنهایی نتیجهبخش نیست. رمان وقتی نیچه گریست مرز بین نقشهای درمانگر و بیمار را به خوبی درهم میآمیزد. در واقع، هنگامی که شخصیت خیالی نیچه از رفتارهای وسواسگونهی دکتر بروئر یادداشت برمیدارد و به این میاندیشد که چگونه میتواند به او کمک کند، نقش او از یک فیلسوف به یک شفادهنده یا درمانگر بدل میشود. میتوانیم فرض کنیم که یالوم در زندگی حرفهای خود چنین تجربهای داشته چرا که از اشتیاق خود به داستانهایی دربارهی شفادهندگان کهن بهویژه رمان بازی مهرهی شیشهای * میگوید. این رمان، داستان دو شفادهندهی مشهور را روایت میکند و به طور غیرمستقیم به چگونگی رابطهی بین بیمار و درمانگر میپردازد. به گفتهی خود یالوم، «پژواک این قصهها در تمام صفحات رمان طنینانداز است» (فصل پایانی، ترجمهی بازبینیشده ) **.
* از فصل پایانی کتاب با عنوان «از نثر تخصصی تا رمان آموزشی» که تنها در ترجمهی سپیده حبیب قابل دسترسی است.
** با عنوان پیشینِ استاد بازی (Magister Ludi) نوشتهی هرمان هسه (ترجمهی عبدالحسین شریفیان، نشر اساطیر).
کتاب صوتی و نیچه گریه کرد، توسط کتاب صوتی نوار در حال تولید می باشد. این کتاب توسط نشرهای نی و کاروان با دو ترجمه ی متفاوت به چاپ رسیده است.
دانلود کتاب صوتی و نیچه گریه کرد | |
کتاب صوتی و نیچه گریه کرد(نام دیگر :وقتی نیچه گریست)، آمیزهای است از واقعیت و خیال، جلوهای از عشق، تقدیر و اراده در وین خردگرای سدهٔ نوزدهم، و در آستانهی زایش دانش روانکاوی. فردریش نیچه، بزرگترین فیلسوف اروپا، یوزف برویر، از پایهگذاران روانکاوی، دانشجوی پزشکی جوانی به نام زیگموند فروید، همه اجزایی هستند که در ساختار رمان در هم تنیده میشوند تا حماسهٔ فراموشنشدنی رابطهی خیالی میان بیماری خارقالعاده و درمانگری استثنایی را بیافرینند… |
نظرات بسته شده است.