آویزان از نخ اثر چارلز بوکوفسکی | اخطار قبلا داده شده
چارلز بوکوفسکی، که او را با زبان تند و تیز و بیپروا میشناسیم، این بار کمی شمشیر را غلاف کردهاست. او حالا، آویزان از نخ، درگیر بندبازی با جملات است و اصلا حواسش نیست که باید به این و آن فحش بدهد! زمان گذشته و مردِ عصبانی، پیرمردی شده که به همهچیز حتی سرنوشت خود نیزمیخندد.
کتاب پیش رو مجموعهای از شیطنتهای شاعر و رماننویسی است که خوانندهها همیشه او را به خاطر افکار طنزش میخوانند و دوست دارند. اشعاری که مترجم گزینش کرده همگی از جلد سوم مجموعه اشعار، پس از مرگ نویسندهی کهنسال آمریکایی انتخاب شدهاند. اگر چه محتوا همانطور که گفتیم کم سر و صدا تر از انتظار ماست، اما همچنان میشود آن لا به لا ریشخندهای تلخ بوکوفسکی و نقد نترس او (از همه چیز) را ردگیری کرد.
– کوبیدن محافل هنری؟ هستم!
– فحاشی به مرگ؟ آن را هم هستم!
– شوخی با اعتقادات پدرجانام؟ چرا که نه!
– گریه به یاد خندههایی که تمام شدهاند؟ صد البته!
– ریشخند گچمغزهایی که توی اتاق بغلی میخواهند دنیا را نجات بدهند؟ آخ که سرم برای این کار درد میکند!
– همهی تمدن چون آواری پایین میریزد؟ موافقم؛ بگذار یادداشتاش کنم!
– نقد از خودم؟ از رفقا و همفکرها؟ از دولت؟ از شما؟ همگی به روی چشم! تا پای جان به افکار شما میتازم!
اینها انگاری همگی موقع نوشتن از ذهن او میگذرند. خواندن اشعار او یعنی نشستن در نگاه کودکی بزرگسال که دلیلی نمیبیند چهرهی غلط انداز تمدن را زیبا تلقی کند.
اوضاع هیچوقت خوب نبوده
و قرار هم نیست
بهتر شود
او به ریشه تبر میزند، هر لحظه، با هر عبارت، تظاهر به هنر را به باد تمسخر میگیرد. نیکسون را، باقی آمریکا را، اقتصاد را،همهی آدمهای دروغگو و متظاهر را. و بالاخره، بوکوفسکی که یک عمر است به پشت پا زدن عادت کردهاست، در آخرین شعرهایش به زندگی پشت پا میزند.
این هزینهای است که میپردازیم
نمیتوان به عقب برگشت
نمیتوان جلوتر هم رفت
تنها مینشیند و «انتظار واژها را میکشد که در درون، انبار شوند و به ارادهی خود سرریز کنند و منفجر شوند.» به سیم آخر میزند، دست از نوشتن چیزهای «جاندار و روحپرور» میکشد، به «تظاهرات عشق» میپیوندد، فریاد میزند و میمیرد. شاعری که همیشه به سیم آخر میزد، حالا به آخر خط رسیده و در این دفتر شعر، مثل ماهی روی قایق جان میکنَد.
اگر به خیلیها
حق انتخاب میان عمر جاودانه
و مرگ بدهی
همیشه
این آخری را انتخاب میکنند
که همین ثابت میکند
خیلیها عاقلتر از آنند
که ما فکر میکنیم
آویزان از نخ، مجموعهای از آخرین سرودههای بوکوفسکی قبل از مرگ است.
سخن آخر اینکه، آویزان از نخ، برای شاعران نوپا، دورهی فشردهی آموزش عنوانگذاریِ شعر است.
شعرهای بوکفسکی را با صدای بلند بخوانید و گوش دهید.
پرستارها مهربانند
با من شوخی میکنند
چه قدر شوخی خوب است
وقتی زیر سایهی مرگی
کتاب صوتی آویزان از نخ، توسط کتاب صوتی نوار در حال تولید می باشد. این کتاب توسط نشر بوتیمار به چاپ رسیده است.