کتاب صوتی هزار خورشید تابان نوشته ی خالد حسینی | زنانی که هستند، زنانی که نیستند

0 156

مثل عقربه‌ی قطب نما که رو به شمال است، انگشت اتهام یک مرد،  همیشه یک زن را پیدا می‌کند.

کانون هزار خورشید تابان، دومین اثر پرخواننده‌ی خالد حسینی، هویت و زندگی زنان است. نویسنده‌ی پنجاه ساله‌ی هراتی این رمان را همان‌طور که خود نیز گفته است‌ به عشق دختران و زنان هم‌میهن‌اش نوشته. او، که دغدغه‌اش از نوشتار بادبادک‌بازْ حیات پسران و مردان افغان بوده.

هزار خورشید تابان اثری خوش‌خوان، دارای روایتی خطی و کم‌تر ذهنی‌ یا کلمه‌پرداز است. نشان این موضوع هم آن ‌که تا امروز دوازده ترجمه‌ی مختلف از آن به فارسی منتشر شده است. مطابق انتظار بهترین نمونه‌ی آن حاصلِ تلاش مهدی غبرایی‌، مترجم تمام‌وقت و عزیز است.

عنوان کتاب اشاره‌ای‌ست به بیتی از صائب تبریزی درباره‌ی کابُل که در جریان داستان هم حضوری ضمنی دارد:

دوصد خورشیدرو افتاده در هر پای دیوارش

حساب مه‌جبینانِ لبِ بامش که می‌داند؟

زنان افغان، خورشیدرویانِ کابل و هرات، مریم و لیلای خالد حسینی، طی نیم‌قرن گذشته و بلکه در درازای قرن‌های پیش از آن جدای از تبعیض‌های نژادی و ملیتی با نابرابری‌های جنسیتی پرفراز و نشیبی هم دست به گریبان بوده و هستند.

روزی به زور لچک از سر لیلا، یکی از دو شخصیت اصلی کتاب، برمی‌دارند و به مدرسه‌ی کمونیست‌ها می‌فرستندش، روز دیگر روبنده به چهره‌اش می‌دوزند و در اجتماعِ، بلعیده شده توسط طالب‌ها، بی‌شوهر اجازه‌ی نفس کشیدن هم به او نمی‌دهند.

آزادی و بستگی، آرامش و دلهره، زندگی و مرگ زن افغان به دست خودش نیست و این، در هزار خورشید تابانِ خالد حسینی بهتر از هر جای دیگر به چشم می‌آید.

سرنوشتْ ، مریم و لیلا را مثل دو گرده‌ که از دو شهرِ دور بیایند و روی یک گل بنشینند، به هم می‌رساند. مریم که دختری حرامی‌ست تمام عمرش پس رانده شده و هر کسی که پناهش داده به زندان او تبدیل شده است. لیلا دختری‌ست که هنوز جز هیولای جنگ، که برادرانش را از او گرفته، روی سیاه چیز دیگری را ندیده است. جنگ، مَرد، اجبار، هر آنچه که در دستان این دو زن نیست، آن‌ها را در اوج التهاب افغانستان به یکدیگر می‌رساند و اوج قصه در هم‌خانگی و هم‌پیالگی‌ این دو رقم می‌خورَد. برخورد نزدیک و همدلیِ زنان جامعه‌ای که در آن همیشه چیزی مانده که بتوانند از آدم بگیرند.

لیلا دراز می کشید و گوش می داد. آرزو می کرد کاش مامان توجه کند که او، لیلا، شهید نشده و زنده است، و کنار او در بستر است و امیدها و آتیه‌ای دارد. ولی می‌دانست که آینده‌ی او نمی تواند با گذشته برادرهایش برابری کند.

هزار خورشید تابان داستانی‌ست سرراست و مهربان، اما تلخ. قصه‌ای‌ست تاریخ‌مند، اما نه تاریخی. گزینه‌ی خوبی‌ست برای کسی که اگر هم کتاب‌خوان حرفه‌ای نیست، پیِ کتاب‌های زرد و بی‌محتوا نیز نمی‌گردد.

 

کتاب صوتی هزار خورشید تابان توسط کتاب صوتی نوار در حال تولید شدن می باشد. این کتاب تا کنون توسط ناشران بسیاری به چاپ رسیده است.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.